🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷 یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
📌نگاهی به روانکاوی در اعتیاد:.. ✍ دکتر دل آرام حاجی باقر
📌نگاهی به روانکاوی در اعتیاد:
✍ دکتر دل آرام حاجی باقر
🔅...ترک الکل یا مواد مخدر به تنهایی ضامن زندگی خوب نیست.
با تمرکز بر کلیت شخص و نه فقط اعتیاد او، روانکاوی میتواند باعث رشد معتاد در زمینههایی شود که فراتر از ترک اعتیاد قلمداد میشود .
📌 روانکاوی نوعی روان درمانی است که به اشخاص بصیرت میبخشد که چگونه انگیزه رفتارهایشان میتواند خارج از آگاهی خود آنها باشد. فرض بر این است که این عدم آگاهیربطی به سوءاستفاده از مواد مخدر در اعتیاد ندارد.
👈 اولین تئوریهای روانکاوی در مورد اعتیاد به سالهای ۱۹۳۰ باز میگردد، زمانیکه معتاد مقصر قلمداد میشد و این باور به وجود آمده بود که اعتیاد بازگشتی به نابالغی، افراط و خودویرانگری است. در علوم مربوط به اعتیاد امروزه باور بر این است که معتاد و نه ماده مخدّر باید هدف درمان باشد. برخی از اشخاص به خاطر ترکیب عوامل زیستی، روانی و شرایط ویژه محیطی-اجتماعی، به مواد خاصیمعتاد میشوند.
👈کنجکاوی نقش مهمی در درمان دارد. روانکاو باید بیمار را عمیقاً بشناسد، در این مسیر باید کنجکاوی بیمار نسبت به خود را برانگیخت. روانکاوان معتادان را آگاه میکنند که تنها نیستند، ولی خاص و بی همتا هم نیستند. این کمک میکند
تا معتاد از «خود شیفتگی» و این تصّور که با همه تفاوت دارد بیرون بیاید و بتواند با دیگر معتادان تحت درمان ارتباط بر قرار کرده و در فرآیند بهبودی شرکت کند.
👈 از طرف دیگر این روش نباید باعث شود که روانکاو فراموش کند که هر معتاد شخصی است منحصر به فرد، دارای تاریخچهای یکتا و با مجموعه ای از نیازها، تمایلات و ترس های خاص خود زندگی میکند. اگر درمان بخواهد به طور پایدار موفقیت آمیز باشد، تمام این جنبههای شخصیتی باید درک شود و مورد توجه قرار گیرد.
📌 معتاد برای فرار از دردهای عاطفی و کاستن آنها مواد مخدّر مصرف میکند. اعتیاد "بازگشت" نیست، بلکه "پیشرفتی با عملکرد حفاظتی میباشد و اغلب مانوری موفقیت آمیز است".
🔅🔅 مواد مخدّر در کوتاه مدت به فرد کمک میکند تا آرام شود و یا او را قادر به انجام مهارتی کند. ترک ماده مخدّر در چنین حالتی باعث ترس معتاد میشود. تحلیلگران کار خود را در مورد سوءاستفاده از مواد بر پایه همین فرضیه آغاز میکنند.
📌معتادان همیشه آگاه نیستند که یک جنبه از شخصیت آنها ممکن است که نداند جنبههای دیگرش چه میکنند. این گونه رفتارها اگر شناخته شوند، کمتر معتادان را به دروغ گویی متهم خواهند کرد. این نظریه با اصل "بیمار را در جایی که هست ببین" همخوانی دارد، اصلیکه زیربنای درمان از نوع "کاهش آسیب پذیری" نیز میباشد. در واقع در بسیاری موارد روانکاوی از نوع کاهش آسیپ پذیری با روان درمانی به خصوص "روانکاوی رابطهای" مرتبط شده و مشابه میباشد. 🔅این نوع روانکاوی، بر اهمیت رابطه با دیگران در رشد شخصیت و بر "رابطه درمانی" تأکید دارد. ارتباط بین روانکاو و بیمار، میتواند به استحکام رابطه کمک کند. اهداف مورد بحث قرار میگیرند و با همکاری یکدیگر، خط مشی تعیین میشود. روانکاو در چنین درمانی با تخصص حرفهای خود به بیمار کمک میکند ولی وانمود نمیکند که میداند چه چیزی خوب است و یا معتادین را بهتر از خودشان میشناسد.
📌 این مدل دو نفره درمانی تاکید بر اهمیت "رابطه درمانی" دارد. در این روش فقط محتوای جلسات نیست که مهم است، بلکه احساس و روند جلسات هم اهمیت دارد. رابطه میان درمانگر و بیمار مهم است. درمانگران در روش کاهش آسیب پذیری بر اهمیت اعتماد و احترام به معتاد به عنوان پایه و اساس درمان تأکید دارند. همچنین درمانگران تحلیل آنچه را که در جلسات میگذرد، بخشی از درمان میدانند. مورد احترام درمانگر بودن، دخالت در تصمیمهای مربوط به درمان و مذاکره برای برطرف کردن اختلاف ها، باعث بلوغ و رشد جنبههای مختلف شخصیت فرد تحت درمان میشود.
👈بسیاری از معتادان قابلیت شناخت و ارتباط کلامی برای ابراز احساسهایشان را از دست داده اند. تحلیلگر با پرداختن به احساس و روند معالجه، آن چه را که بیمار نمیتواند برزبان آورد کشف میکند...👇
👈👈برای مثال؛ اگر بیمار بطور ناگهانی جلسات را ترک کند و دیگر نیاید، ممکن است علتش عصبانیت از دست تحلیلگر و یا ناامیدی از او باشد. در این صورت درمانگر حداکثر کوشش خود را باید به خرج دهد تا بیمار دوباره احساس امنیت کند و با او حرف بزند. اگر رابطه بین بیمار و تحلیلگر پویا باشد، راههای مختلفی برای کشف آنچه که باعث میشود انگیزهها خارج از آگاهی بیمار باشد وجود دارد.
🔅مثال، بیماری بود که تمایلش نسبت به الکل را نمیتوانست کنترل کند.میگفت مشروب نمیخورد تا درمان او را ادامه دهیم. به او گفته شد، این واقعیت ندارد و ما درمان را قطع نخواهیم کرد. بعد میگفت، اگر مشروب را ترک نکند، شوهرش او را ترک خواهد کرد، این طور هم نبود. دلیل دیگرش استفاده از دارویی بود که با آن نمیشد