نوشتههایی از همه جا درباره اقتصاد و اجتماع با تاکید بر رابطه قدرت و ثروت مسیر ارتباطی: @jafkheir
🔹تلنگر زدن (nudging) 🔹
🔹تلنگر زدن (nudging) 🔹
مهمترین و نخستین کتاب در حوزه اقتصاد رفتاری را ریچارد تالر همراه با کاس سانستین در سال ۲۰۰۸ با عنوان «تلنگر: بهبود تصمیمات درباره سلامت، ثروت و شادکامی» نوشتند که از قیممآبی آزادیخواهانه (یا نرم) و معماری انتخاب با استفاده از تلنگر زدن دفاع میکنند. در این مطلب کوتاه نگاهی داریم به اینکه تلنگر زدن چیست و چگونه میتواند ما را به سمت رفتار درست و خوب هدایت کند.
✅ تصميماتي كه هر كدام از ما ميگيريم تحت تاثير محيط پيراموني است. كاهش آلودگي هوا و ترافيك به تغيير شيوه رانندگي و مسائل فني بستگي دارد. بهبود كيفيت خدمات عمومي به ارتقاي فرهنگ مالياتي مرتبط است و رشد بهرهوري نيروي كار در كنار مشوقهاي اقتصادي به محركهاي غيرمادي و روحيه مشاركت هم بستگي دارد.
✅ روشهايي مثل پيامك زدن به مودي مالياتي كه در آن نوشته شود «بيشتر هموطنان شما، ماليات خود را بهموقع پرداخت كردهاند» روي اصلاح رفتار مالیاتی ما تاثير میگذارد. در مثالی دیگر، در محل پذيرايي يك همايش، روي پارچهاي نوشته شده بود «با خوردن روزي يك عدد سيب از پزشك بينياز ميشويد» اكثريت ميهمانان به سمت ميوهها رفتند و ميزان مصرف شيريني و كيك به شدت كاهش يافت. به اينها تلنگر زدن گفته ميشود كه باعث تغيير رفتار به شيوه قابل پيشبيني ميشود. تلنگرها در همه جا از قفسههای سوپرماركت، اداره ماليات، پليس راهنمايي و رانندگي و غير آن حضور دارند.
✅ چگونه بدون اينكه دامنه انتخاب افراد را محدود كرده و آنها را تحت فشار و اجبار قرار دهيم، به سمت انتخابهاي مناسب هدايت كنيم. اقتصاد رفتاري به اين مسائل ميپردازد كه چرا مردم اينگونه تصميم ميگيرند و اگر حق انتخابها را به شكل بهتري در اختيار مردم بگذاريم آنها تصميمات عاقلانهتري ميگيرند كه به نفع همه جامعه است.
✅جايگزين تلنگر، آزادي شخصي بيشتر يا دولت كمتر مداخلهگر نيست بلكه تلنگر زدن بد است. ما در دنيايي خنثی و بيطرف زندگي نميكنيم كه افراد تصميمات عقلايي، آزاد و مستقلی بگيرند. محيط بر همه ما تاثير گذاشته و رفتارها را تغيير ميدهد. پس چرا از تلنگرهایی كمهزينه استفاده نكنيم كه انتخابهاي بهتر را تشويق ميكنند.
✅ يك نوع تلنگر شيوه نامگذاري برنامههاي دولت است. در امريكا هنگامي كه جمهوريخواهان نام ماليات بر ارث را به ماليات بر مرگ تغيير دادند كه هر دو يك معنا دارد تعداد كساني كه مخالف پرداخت ماليات دومي بودند افزايش يافت. قطعا اگر دولت یازدهم هنگام تصمیم به اجرای طرح انصراف داوطلبانه مردم از یارانه نقدی، نام یارانه نقدی را به «حق فرزندانمان يا نسلهاي آينده یا حق فقرا» تغيير ميداد احتمال اينكه افراد كمتري خواهان دريافت حق نسلهاي آينده یا فقرا باشند و از گرفتن این حق انصراف دهند افزايش مييافت.