✅ دیروز شهردار جدید تهران در سه‌شنبه‌های پاک (و در تهران فعلا دودگرفته و آلوده) با دوچرخه به محل کار خود رفت و کرباسچی از شهرداران

✅ دیروز شهردار جدید تهران در سه‌شنبه‌های پاک (و در تهران فعلا دودگرفته و آلوده) با دوچرخه به محل کار خود رفت و کرباسچی از شهرداران سابق به وی تاخت و پیشنهاد داد به جای چنین رفتار پوپولیستی بهتر بود در صبح زود بدون ترافیک با ماشین به دفترکارتان می‌رفتید و تلاش می‌کردید صدها واگن بیشتر به متروی تهران بیفزایید.

✅ چنین پیشنهادی قابل تأمل و بررسی است و اگر درست باشد باید در جای خود اقدام شود، اما این نوع دفاع از مترو نمی‌تواند عامل مخالفت با دوچرخه‌سواری شهردار تهران باشد. 
آقای حناچی شهردار تهران  شده است و شعار یک روز بدون خودرو سرداده شده است و مسیر و زیرساخت اولیه برای دوچرخه سواری در برخی نقاط تهران هم فراهم شده است. حال چه مشوقی برای ترویج و حمایت از دوچرخه سواری بهتر از عمل خود شهردار به این شعار.
✅جدای از این مساله، نکته اینجاست که شهردار تهران برای اینکه بداند دقیقاً بر چه شهری با همه زشتی‌ها و زیبایی‌های آن مدیریت می‌کند باید مسایل و مشکلات آن را از جوانب گوناگون بفهمد و لمس و تنفس کند و چه وسیله‌ای بهتر از دوچرخه که بی‌هیچ رادع و مانعی می‌تواند با انواع گوناگون مردم شهر رودررو شود و بدی‌ها و خوبی‌های شهری که شهروندان همه روزه با آنها برخورد می‌کنند را شخصا تجربه کند.

✅در همین رابطه نظر آندریاس روهل Andreas Røhl
از مدیران اصلی طرح گسترش دوچرخه‌سواری در کپنهاگ خواندنی است:
«دوچرخه‌سواری باعث می‌شود تا با همه نوع مردم چهره به چهره در تماس باشید. هنگام دوچرخه‌سواری در خیابان با انواع مختلف مردم برخورد می‌کنید که از درون خودرو چنین امکانی وجود ندارد. درنتیجه احتمال می‌رود دوچرخه‌سواری بر طرز فکرتان درباره همشهری‌هایتان تاثیر بگذارد. دوچرخه سواری در خیابان یعنی سهیم و شریک شدن در یک فضای اجتماعی با انواع مختلف مردم که نکته بسیار مثبتی است.»

✅ همچنین بخشی از مصاحبه با لارس گرت لوز Lars Gert Lose سفیر فعلی دانمارک در امریکا که توضیح می‌دهد چگونه کپنهاگ با فکر و برنامه ریزی حساب شده توانست برند "شهر دوچرخه‌ها" را از آن خود کند.
🔻سایر کشورها چه چیزی می‌توانند از علاقه دانمارکی‌ها به دوچرخه‌سواری بیاموزند؟
🔺«برای اینکه بتوانید شهر دوچرخه‌سواران ایجاد کنید بیش از هرچیزی باید کاری کنید که دوچرخه‌سواری امن باشد و با سایر شیوه‌های حمل‌ونقل رقابت‌پذیر بشود. نکته مهم اینست که برنامه‌ریزان شهری اراده سیاسی لازم داشته باشند تا دسترسی به دوچرخه و دوچرخه‌سواری در فضاهای عمومی را به یک اولویت تبدیل کنند.
در شهر کپنهاگ شبکه منسجمی از خطوط طراحی‌شده برای دوچرخه در تمام نقاط شهر وجود دارد. یعنی هر کسی از هر بخش کپنهاگ با دوچرخه می‌تواند به بخش دیگری برود تقریبا بدون اینکه نیازی باشد از خطوط دوچرخه‌سواری خارج شود. ما نه فقط کاری کردیم که دوچرخه‌سواری امن و همه‌جا ممکن باشد بلکه در بیشتر مسیرها حتی زمان کمتری نسبت به رفتن با خودرو یا اتوبوس صرف می‌شود.
آنچه مهم است ساختن زیرساخت و سیاست‌های بادوام است، اما اینها فقط بخشی از عناصر توسعه‌دادن یک شهر پایدارتر و قابل‌زندگی است. تا زمانی که درک عمومی از جابجایی و آمدوشد عمدتا به مفهوم رانندگی با خودرو گره خورده باشد، مسیر حرکت به سمت جابجایی سازگار با محیط زیست در شهر از طریق دوچرخه‌سواری مسیر آسانی نخواهد بود.
بنابراین بخشی از چالش، تغییر درک عمومی دراین‌باره است که کدام شیوه جابجایی در شهر بیشترین منافع را برای شهروندان و جامعه دارد. خوشبختانه دوچرخه‌سواری واقعیات زیادی را برای حامی‌طلبی و راه‌اندازی پویش بوجود می‌آورد. 
کپنهاگ که حالا شهر دوچرخه‌سوارها شناخته مي‌شود در یک شب طراحی و ساخته نشد. ده‌ها سال طول کشید تا به اینجا برسیم و انسجام و تداوم در اولویت‌دهی به دوچرخه‌سواران در خیابان‌های شهر، باعث شده است تا تعداد دوچرخه‌ها در کپنهاگ از تعداد شهروندان بیشتر بشود.»