نوشتههایی از همه جا درباره اقتصاد و اجتماع با تاکید بر رابطه قدرت و ثروت مسیر ارتباطی: @jafkheir
دکتر فاضلی عزیز پرسیدهبود که چطور میخوابی مهندس؟. و چه خوب پرسیدهبود؟
دکتر فاضلی عزیز پرسیدهبود که چطور میخوابی مهندس؟
و چه خوب پرسیدهبود؟
و البته با نگاهی به آینده جا دارد بپرسیم:
✳️ #چطور_بیدار_میشوی مهندس؟
مهندس!
آیا این همه آسیب و ویرانی را نمیبینی؟
آیا این همه درد و اندوه را نمیبینی؟
آیا این هم خسارت مالی، جانی و روانی به نسلهای امروز و آینده را درک نمیکنی؟
🔑 اصلا تو توان درک این خسارتها را داری؟
نپرسیدم آیا #مدرک داری؟ چون بالاخره امروز تقریبا هر کسی از زیر سنگ هم شده، مدرکی جور کردهاست.
پرسیدم:
آیا #درک اینها را داری؟
لطفا بهانه نیاور که در جایی از این نظام رسمی آموزش و پرورش و بعدها هم آموزش عالی و تکمیلی
تدبیر موثری برای ایجاد #درک پیشبینی نکردهاند.
هریک از ما خودمان هم مسئولیم.
خودمان هم نقش داریم.
شاهد این ادعایم: بسیاری مهندسان بااخلاق و باشرف هستند که در همین جامعه و نظام آموزشی و حرفهای زندگیمیکنند اما خطایی را با خطای دیگر توجیه نمیکنند.
شاهد ادعایم: همشغلان و هممدرکان تو که در حوزههای گوناگون شخصی و حرفهای و اجتماعی
مشفقانه و مصلحانه میکوشند و البته گرسنه هم نماندهاند.
بهانه نیاور مهندس.
#بیدار شو مهندس.
🌞 چرا از آفتاب روی میگردانی و سر زیر برف یا لحاف میکنی و میگویی:
«مگه اینجا سوییسه؟»
یا
«با یک گل بهار نمیشه»
یا
«این حرفا مال اروپاست»
یا
«ول کن بابا، اونها خودشون این همه دارندمیخورند»
یا
«این حرفها روشنفکر بازیه»
یا
«هر کس اینهارو میگه، خودش از منم بدتره»
یا
صد بهانه دیگر میآوری،
تو، مهندس، محاسب، طراح، ناظر، مجری و ... تا کی میخواهی بخوابی؟
تا کی میخواهی به قول خودت شیرینی بگیری و چشمانت را ببندی؟
تا کی میخواهی از حقیقت طفره بروی؟
تا کی میخواهی نانت را بزنی توی خون و بخوری؟
تا کی میخواهی نانت را بزنی توی کثافت و لجن و بعد بخوری؟
بیا #کثافت و #عفونت موضوع را با الفاظی مثل "شیرینی همکاران" ماستمالی نکنیم.
بيا سخنان درست علمي را دستمايهي سوءاستفاده نكنيم.
بيا با به نام «تحليل سيستمي»، بهانهاي نسازيم براي انكار نقش شرف و #اخلاق انسانها.
مديراني كه تمام ناشايستي خود در سيستمسازي را به ضعف بازيگران منتسب ميسازند همانقدر دروغگويند كه بازيگراني كه تمام ضعفهاي خود را به گردن سيستم مياندازند.
راستی وقتی به انحراف در رفتار برخی مهندسان و همشغلان و هممدرکان میپردازیم،
لطفا همرشتهها و همنصنفان و #همدانشکدهها نرنجند و با #منزه_پنداری فرصت نقد و اصلاح را از بین نبرند.
دیروز وقتی در سمینار خطوط لوله گفتم "پیمانکاری که اهل کلیم باشد"(claim) در همان سالن و بیدرنگ
یکی از پیشکسوتان حرفه از جا برخاست و گفت "نگو".
میدانید، اصلا مشکل از کجا بغرنج میشود؟
از جایی که ما گرفتار اسامی و عناوینی مثل مهندس، پیمانکار، حقوقی، وکیل یا ... میشویم.
در این مسائل تقسیمبندی به مهندس و اقتصادی و حقوقی و وکیل و پزشک و ... اصلا تقسیمی دقیق و واقعی نیست؛ اصلا تقسیم درستی نیست.
تقسیم درست اصلا ، تقسیم
به #پیمانکار و #مشاور و #کارفرما نیست.
به #مناقصهگر و #مناقصهگزار نیست.
به #بخش_عمومی و #بخش_خصوصی نیست.
🔑 تقسیمبندی درست و اساسی این است:
#اخلاقگرا و غیر آن.
حساس به اخلاق و کمتوجه به اخلاق.
وجه تمایز اساسی،
یک موضوع بیشتر نیست: #اخلاق
اگر کسی #اخلاق_حرفهای را رعایتکند، او همراه و همداستان #توسعه و #تعالی ملت هست.
اما اگر کسی #اخلاق_حرفه_خود را نادیده بگيرد،
دیگر فرقی نمیکند که نامش مهندس باشد یا پزشک یا پژوهشگر یا مشاور یا پیمانکار یا کارفرما یا وکیل یا حقوقی یا اقتصادی یا روزنامهنگار یا تاکسیران یا آشپز یا معلم با استاد یا ... .
فارق و فاصلِ واقعی
یک شیوهی تحلیل، ارزشگذاری، انتخاب و اقدام است به نام "اخلاق".
🔔 #اخلاقی بودن یا نبودن، مساله دقیقا همین است.
(اين نوشته را اگر مفيد دانستيد، به ديگران هم ارسالفرماييد لطفا.)