شرح قصائد خاقانی؛ بر اساس شرح برزگر خالقی کانال دیگر ما: گزینهٔ شعر معاصر @gozineyesher لینک پست اول: https://t.me/khaghanieshervani/4


قصیدهٔ۱۱..۶۷. در ازل آن کعبه بود قبلهٔ دین هدی

تا ابد این کعبه باد قبلهٔ مجد و ثنا …دین هدی: دین راهنمایی و هدایت، کنایه از دین اسلام. قبلهٔ مجد و ثنا: قبله و روی‌گاه بزرگواری و ستایش، آنجا که بزرگی و ستایش رو به سوی او دارد. بین «بود» و «باد» جناس اشتقاق است … ...
  • گزارش تخلف

قصیدهٔ۱۱..۶۵. آستر نطع اوست قبله‌گه آسمان

منتظم جمع اوست قبله‌گه مصطفی …آستر: لای و تای زیرین جامه. نطع: بساط و فرش چرمین، مطلق فرش و گستردنی، در اینجا مجازا درگاه. قبله‌گه: بوسه‌گاه‌. قبله‌گه مصطفی: خانهٔ کعبه، مسجدالحرام …معنی: آسمان بر درگاه وی بوسه می‌زند و قبلهٔ پیامبر (ص) جمع او را منتظم می‌سازد … ...
  • گزارش تخلف

قصیدهٔ۱۱..۶۳. هم بنماند چنین، هم بود از قدر صدر. درد ورا انحطاط، رنج ورا انتها!..۶۴

عازر ثانی منم، یافته از وی حیات. عیسی دل‌ها وی است، داده تنم را شفا …عازر: نام مردی بود که پس از مرگ به دعای حضرت عیسی (ع) زنده شد. نام وی در قرآن کریم نیامده است؛ ولی در تفسیرها نام یکی از چهار کسی است که حضرت عیسی (ع) او را به اذن خدا زنده کرد. (نک: قصیدهٔ۸؛ بیت۶۳). عیسی دل‌ها: استعاره از خواجه امام ناصرالدین ابراهیم. دربارهٔ شفابخشی حضرت عیسی (نک: قصیدهٔ۸؛ بیت۲۰) … ...
  • گزارش تخلف

قصیدهٔ۱۱..۶۲. یارب خاقانی است بانگ پر جبرئیل

خانه و کاشانه‌شان باد چو شهر صبا …پر جبرئیل: جبرئیل با پر خود به فرمان خداوند چندین شهر را نابود کرد؛ از جمله شهر قوم لوط و ملک سبا. سبا شهری بود خوش آب و هوا و با نعمت‌های بسیار؛ اما مردم آن ناسپاس بودند. خداوند دوازده پیغمبر بر ایشان فرستاد و آنان بر هر دوازده طغیان کردند و سرانجام خداوند آنان را پراکنده کرد. (قصص‌الانبیای نیشابوری، ص۳۵۸؛ قصص قرآن مجید سورآبادی، ص۳۵۲-۳۵۱). سبا: (نک به قصیدهٔ۹؛ بیت۱۷). ...
  • گزارش تخلف

قصیدهٔ۱۱..۵۹. خود به حضور سگی بحر نگردد نجس

خود به حضور خری خلد نیابد وبا …خود به وجود خری خلد نیابد وبا: در طب قدیم وبا را خاص انسان نمی‌دانستند، بلکه حیواناتی مانند گاو و خر و … هم بدان مبتلا می‌شدند. از قضا در ده وبای گاو خاست. از اجل آن روستایی داو خاست. گاو را بفروخت، حالی خر خرید. گاویش بود و خری بر سر خرید. چون گذشت از بیع ده روز از شمار. شد وبای خر در آن ده آشکار. (فرهنگ اصطلاحات طبی در ادب فارسی، علی اکبر باقری خلیلی). ...
  • گزارش تخلف

آذربایجان و شاهنامه.. همی‌تاز تا آذرآبادگان. به جای بزرگان و آزادگان

خواندن برخی کتاب‌ها شوق‌آور است. از بس مفید و بدیع است. از بس نویسنده خرد و دانش و اعتدال و پختگی در کار کتابش کرده است. آذربایجان و شاهنامه؛ تحقیقی دربارۀ جایگاه آذربایجان، ترکان و زبان ترکی در شاهنامه و پایگاه هزارسالۀ شاهنامه در آذربایجان نوشتۀ دکتر سجاد آیدنلو چنین کتابی است. سه روز است که این کتاب به دستم رسیده و نتوانستم به زمین بگذارمش. مقالات و کتاب‌های خوب زیادی از آیدنلو خوانده‌ام اما این کتاب چیز دیگری است. اوج کار اوست. حاصل هجده سال تحقیق اوست. دستاورد اشراف حیرت‌آور او بر آثاری است که دربارۀ شاهنامه نوشته شده است. ...
  • گزارش تخلف

قصیدهٔ۱۱..۵۶. از لگد حادثات سخت شکسته‌دلم

بسته‌خیالم که هست این خلل از بوالعلا …حادثات: سختی‌ها و بلاها، شاعر سختی‌ها و ناملایمات روزگار را به ستوری سرکش مانند کرده است که لگد می‌پراکند. خیال بستن: تصور کردن، پنداشتن. بوالعلا: ابوالعلای گنجوی، نظام‌الدین محمود، استاد و پدرزن خاقانی که به وسیلهٔ او به دربار شروانشاه راه یافت و تخلص خاقانی گرفت و خاقانی بعدها او را هجو کرد و رنجیده خاطر ساخت. وفات او بنا بر قولی ۵۵۴ ه. ق. بوده است. خاقانی در یکجا بوالعلا گفته و در موارد دیگر به ایهام و کنایه از او سخن رانده و حتی او را اسماعیلی‌مذهب خوانده است.. ...
  • گزارش تخلف

قصیدهٔ۱۱..۵۴. این همه محنت که هست، درد دو چشم من است

هیچ نکوعهد نیست تا شودم توتیا …نکوعهد: باوفا، کسی که عهد خود نشکند. توتیا: سرمهٔ مصنوعی را گویند که اکسید مس را با سنگ آهک و آب‌غوره در کوره حرارت داده، مادهٔ سفیدرنگی به نام توتیا به دست می‌آید که برای شستشوی چشم و افزایش نور آن به کار می‌رفته است. (فرهنگ لغات و تعبیرات خاقانی). ...
  • گزارش تخلف

قصیدۀ۱۱..۵۱. بر نتوانم گرفت پرۀ کاهی ز ضعف. گرچه به صورت یکی است

پرۀ کاه: ریزه و برگ کاه، کنایه از هر چیز بسیار سبک. کهربا: کوتاه‌شدۀ کاه‌ربا، ربایندۀ کاه، صمغ درختی است که چون مالیده شود، کاه را جذب کند. و به قولی حجری کانی است که بیجاده نام دارد.. معنی: زردی صورتم همانند کهرباست، ولی از آن هم ناتوان‌ترم که از ضعف نمی‌توانم پر کاهی را برگیرم … ...
  • گزارش تخلف