قصیدهٔ۱۰..۳. بر صرع ستارگان، دم صبح. ماند نفس فسونگران را

قصیدهٔ۱۰

۳. بر صرع ستارگان، دم صبح
مانَد نفَس فسونگران را

🍃🍃🍂🍁🍂🍃🍃
صرع: در لغت به معنی به زمین افکندن و چون این بیماری صاحب خود را به زمین افکنده، نقش بر آن می‌گرداند، آن را صرع و داءالارض نامیده‌اند. در زمان باستان این مرض را بیماری کاهنی، بیماری مقدّس، دیوزدگی و پری‌گرفتگی می‌خواندند و عقیده داشتند بر اثر حلول جنّ و شیطان و ارواح خبیث در وجود آدمی عارض می‌گردد و گاه آن را کار جادوگران می‌شمردند و در درمان آن نیز از کاهنان و جادوگران و افسونگران کمک می‌طلبیدند. (فرهنگ اصطلاحات طبّی در ادب فارسی، علی اکبر باقری خلیلی)
صرع ستارگان: لرزش و چشمک زدن ستارگان.
دم صبح: اوّل صبح، سپیده‌دم، نفس صبح، شاعر دم صبح را به طبیبی مانند کرده است که با نفس خود صرع و لرزش ستاره را از بین می‌برد. لازم به ذکر است که در گذشته برای درمان بیماری صرع یا دیوزدگی از افسونگران و جادگران استفاده می‌کردند.

@khaghanieshervani