فرهاد قنبری:

فرهاد قنبری:
رادیکالیسم یا رادیکال ها به افرادی که خواهان تغییرات اساسی و بنیادی در جوامع اطلاق می شود، کسانی که وضعیت موجود را غیر قابل تحمل دانسته و می خواهند طرح نو و دیگری براندازند.

از این نظر جامعه معاصر ایران جامعه رادیکالی محسوب می شود، دو انقلاب، دو کودتا، چندین جنبش و قیام و شورش های متعدد در یک قرن اخیر نشان می دهد جامعه ایران اکثریت مواقع از وضعیت حاکم بر خود ناراضی بوده و چاره کار را در تغییرات کامل وضع حاکم احساس نموده است.

به قول رضا قلی جامعه ایران «جامعه ای غوغا سالار» است. جامعه ای که در آن نخبگان، روشنفکران و صاحبان اندیشه همیشه توسط جامعه به بزدلی، کند روی و بی عملی متهم است و مدام پس رانده می شود.
اما این رادیکالیسم عملی و بدون پشتوانه اندیشگانی پس از مدتی سرخوردگی های شدید ایجاد می کند، به این علت است که اغلب افراد پس از مدتی از کنش سیاسی و اجتماعی خود سرخورده و پشیمان شده و نوستالژی گذشته آزارشان می دهد. سرخوردگی هایی که پس از کشته شدن یا سقوط هر شاهی یا سلسله ای در رفتارها و گفتارهای مردم خود را نشان می دهد.( موج پشیمانیم ها پس از رای دادن به کاندید خاص، یا تکرار مداوم خدا بیامرز شاه و رضاه شاه روحت شاد از این قبیل واکنش هاست)

جامعه ما به همان میزان که به رادیکالیسم عملی خو گرفته است با رادیکالیسم فکری غریب و بیگانه است، جامعه ما نه تنها برای فکر کردن و اهالی اندیشه ارزشی قائل نیست بلکه مدام با تمسخر و به حاشیه راندن روشنفکران سعی می کند گناه و بار جهل و نادانی خود را بر دوش آنها گذاشته و اهالی اندیشه را در جایگاه متهم مورد مواخذه قرار دهد.

این مسئله که همیشه عوام در ایران پیشروتر از روشنفکران هستند حقیقت غیر قابل انکاری است، اما حقیقتی است که مدام هزینه های سنگین به جامعه تحمیل کرده است.

نکته تلخ و آزاردهنده این است که جامعه همیشه به این مسئله به عنوان یک آیتم مثبت و برتر نگریسته است.
telegram.me/kharmagaas