فرهاد قنبری:. غیاب اتوریته

فرهاد قنبری:
غیاب اتوریته

«جوزف کیم» یکی از معدود افرادی است که چند سال پیش موفق به فرار از کره شمالی به آمریکا شده و خاطرات خود را بازگو کرده است. او در یک مصاحبه می گوید « همه در غرب از دولت سرکوبگر و تمامیت خواه در کرۀ شمالی حرف می‌زنند، اما چیزی که من تجربه کردم، غیاب کامل اتوریته بود و این بسیار بدتر است»
در خاطرات او خبری از قانون در این کشور وجود ندارد « و به جز احترام بی چون و چرا به خانواده حاکم» هر کسی می تواند با داشتن کوچکترین مقام قلمرو و قوانین خاص خود را داشته باشد.
«غیاب اتوریته» چیزی است که در جامعه ما هم کاملا مشهود است. به وضوح در جامعه مشاهده می کنیم که هر فردی اعمم از بازاری ، پزشک، معلم، راننده تاکسی، کارمند و پلیس و ... هر گونه که دلشان بخواهد و بدون هیچگونه ترسی از قانون رفتار می کنند.
کارمندی که باید به کار ارباب رجوع رسیدگی کند ساعت ها با تلفنش بازی می کند، معلمی که باید درس دهد دانش آموزان را کتک می زند، پزشکی که پول اضافی می گیرد، پلیسی که رشوه می خواهد، بازاریی که جنس تقلبی و گران می فروشد و راننده تاکسی که در هوای برفی و بارانی چند برابر کرایه اش را طلب می کند و..
در صورت اعتراض و تهدید به شکایت به رفتار غیر قانونی این افراد با یک پاسخ مشترک با این مضمون که «برو هر غلطی میتونی بکنی بکن » مواجه می شویم.

یکی از شعارهای معترضان دی ماه در برخی شهرهای ایران «رضا شاه روحت شاد» بود. رضا شاه در ایران به عنوان نماد اتوریته و اقتدار شناخته می شود، در داستان های عامیانه ای که حول رضا شاه ساخته شده این است که رضا شاه برخی روزها لباس مبدل می پوشیده و به برخی نقاط شهر سر می زده است.
رضا شاه محبوب توده ها رضا شاهی است که نانوا را به علت پخت نان نامرغوب در تنور انداخته است و پیمانکار دغل راهسازی را کف زمین خوابانده و به رویش آسفالت ریخته و غلتک زده است، رضا شاه محبوب توده ها رضا شاهی است که مهندس پل سازی را همراه با خانواده اش در زیر پل نشانده و دستور داده تا قطار اولین بار از روی پل رد شود.
توده های عصبانی که در خیابان رضا شاه را فریاد می زدند چنین اسطوره ای را در ذهن تداعی می کردند، توده هایی که از غیاب اقتدار در جامعه شاکی و ناراضی بودند.
آنها نه دموکراسی و انتخابات آزاد بلکه سیستمی را طلب می کردند که قاضی فاسد را در مقابل دادگاه به دار مجازات بیاویزد و با کارمند و پلیس رشوه گیر با قاطعیت برخورد کند.

آنها سیستمی را طلب می کردند که پزشک و معلم و بازاری و......از آن حساب ببرد و جرات کم کاری و گران فروشی را نداشته باشد، آنها اقتداری را می خواستند که در آن پیمانکار مسکن دولتی جرات دغلکاری و استفاده از ابزارهای بنجل را نداشته باشد، آنها اقتداری را طلب می کردند که در آن هیچ مسئولی حتی جرات اختلاس و دزدی به ذهنش خطور نکند.

توده های عصبانی از غیاب اتوریته ناراضی بودند و به رضا شاهی که برایشان نماد اقتدار و اتوریته است طلب رحمت می کردند.
Telegram.me/kharmagaas