من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii
ایستاده روی پلکهایم. گیسوانش در موهایم. هیات دستانم را دارد،
ايستاده روی پلكهايم
گیسوانش در موهايم
هیات دستانم را دارد،
رنگ چشمانم را دارد،
غرق می شود در سايهام
مثل سنگی در آسمان.
چشمانش هميشه باز
نمیگذارد به خواب روم.
روياهای آكنده از نورش
خورشيدها را بخار میكند
به خنده می اندازدم، گريه و خنده،
حرف زدن بی هيچ حرفی برای گفتن.
@kharmagaas
پل الوار