درباره قصاص و اعدام …. ارسطو می‌گوید: «قانون، خردی است از همه هوس‌ها پیراسته.»

درباره قصاص و اعدام

#شايان_طالع_ماسوله

ارسطو می گوید: « قانون، خردی است از همه هوس ها پیراسته.»
اجرای هر مجازات اهداف متعددی را دنبال می کند:

1- تشفی خاطر جامعه: چون جرم باعث جریح کردن احساسات عمومی و مردم می شود. از این حیث جامعه در صدد انتقام از فرد مجرم است. و با مجازات او به نوعی به تشفی خاطر دست پیدا می کند.
2- جلوگیری از ارتکاب مجدد جرم از سوی مجرم.
3- جلوگیری از ارتکاب جرم از سوی افراد دیگر.

اگر هدف جلوگیری از جرم دیگران باشد در رابطه با باند های مواد مخدر سابقه نشان داده که بعد از اینکه سرکرده یا عضوی از باند قاچاق مواد مخدر اعدام گردید کسی از خویشان و یا اعضای باند جای شخص معدوم را می گیرد. اگر برای بازدارندگی مردم از جرم، مجرم را در ملا عام اعدام کنند (سوای بحث شرعی (فقه امامیه) و قانونی) اثرات مخربی بر روان تماشاگران می گذارد و حس خشونت و پرخاشگری در جامعه افزایش پیدا می کند. از طرفی بنا بر ماده 37 قانون اساسی, اصل بر برائت است؛ زمانی که برای پیش گیری از جرم، اشخاص اعدام گردند؛ فرض بر این است که مردم بالقوه مجرمند و با دیدن صحنه اعدام از اهداف مجرمانه دور می شوند. اگر معدوم سرپرست خانواده باشد، زندگی و آسایش افرادی از جامعه بدان وابسته است با اعدام و یا ناقص العضو کردن مجرم چگونه می شود آسیب اجتماعی، اقتصادی و روانی که به آن خانواده وارد می شود را جبران کرد؟ نکته مهم دیگر اینکه با عمل قصاص، قانون تا حد احساسات مردم فروکاسته و عاملی برای انتقام گیری از افراد می شود.

کانت در کتاب نقد عقل عملی (نقد دوم) می گوید: «در هر مجازات باید قبل از هر چیز عدالت وجود داشته باشد»
اگر اجرای قصاص برای تحقق عدالت اجتماعی باشد، چگونه می شود نتیجه گرفت که عمل قصاص دقیقا مطابق با آنچه که فاعل در برابر مفعول انجام داده است اتفاق می افتد. ( شیوه، شدت، زمان و...) از طرفی فاعل بعد از شنیدن حکم در این اضطراب دائمی می ماند تا حکم در زمانش اجرا شود در حالی که مفعول این چنین وضعی نداشته و دفعتا مورد عمل مجرمانه قرار گرفته است و یا اگر شخصی چندین نفر را کشته و خودش نیز بدین مورد اشاره کرده باشد چگونه می توان بر مبنای این منطق, عدالت را به معنای دقیقش اجرا کرد.

ویلیام گادوین می گوید: «از آنجا كه اعمال ما تحت تأثیر وراثت، تجربیات فردی و مقتضیات حال انجام میگیرد، باید خطاهای دیگران را، بدون آنكه دستخوش خشم شویم یا به فكر تلافی بیفتیم، با آرامش تلقی كنیم؛ و ضرورت دارد كه نظام كیفری جامعه خود را طوری اصلاح كنیم كه هدف آن به جای تنبیه كردن، هدایت و سالم سازی خطاكاران باشد.»
در حالی که تمام ظرفیت های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشور در مسیر تحقق به وقوع نرسیدن جرائم بسیج نشده اند درست نیست که تنها در این زنجیره از حلقه نهایی (قصاص و اعدام) استفاده گردد.

توضيح: اين مطلب پنج سال پيش نوشته شده است.

@philosophia