فرهاد قنبری:. سلطنت طلبی.. سلطنت طلبی در قرن بیست و یکم حکایت تامل برانگیز و جالبی است

فرهاد قنبری:
سلطنت طلبی

سلطنت طلبی در قرن بیست و یکم حکایت تامل برانگیز و جالبی است. فکر نمی کنم به غیر از ایران هیچ کشور دیگری وجود داشته باشد که در آن عده ای برای تقدیم مادام العمر حکومت به یک فرد، اینگونه تلاش جانفرسایی را به جان بخرند.

سلطنت طلبان امروز ایران را دو گروه کاملا متفاوت از اقشار اجتماعی تشکیل می دهند.
گروه اول سلطنت طلبان را خانواده ایی تشکیل می دهند که اغلب به حکومت پهلوی وابستگی هایی داشتند و پس از انقلاب از ایران خارج شده و در کشورهای مختلف غربی ساکن شدند. این افراد اگرچه تعدادشان زیاد نیست اما با به راه انداختن شبکه های تلویزیونی و رادیویی و حضور مداوم در شبکه های اجتماعی "های و هوی" بالایی دارند و به مانند فرقه رجوی خود را محبوب قلب ها و نماینده اکثریت مطلق جامعه ایران معرفی می کنند.
اما گروه دوم حامیان سلطنت را طبقات اجتماعی کاملا متفاوتی تشکیل می دهند.
این طیف از حامیان سلطنت عمدتا از اقشار کم درآمد و کم سواد ( سواد سیاسی) جامعه هستند، افرادی که به جای شاه از " اون خدا بیامرز" استفاده می کنند و با اینکه اکثریت شان در سال پنجاه و هفت هنوز به دنیا نیامده (یا در دوران طفولیت به سر می بردند) همیشه در حال تعریف خاطرات رویایی از دهه های طلایی چهل و پنجاه هستند (البته بخشی از این خاطره گویان عصر طلایی پهلوی هم پیرمردهایی الاف و خالی بند حاضر در کوچه و پارک ها هستند که مدام از مشروب خواری، سینما، کاباره و دوستی شان با گوگوش و شهناز تهرانی و در برخی موارد اشرف پهلوی سخن می گویند و سری به نشانه افسوس تکان می دهند.)

جامعه امروز ما با سه "محمد رضاه شاه پهلوی" و سه ایران قبل از انقلاب مواجه است. یکی "محمد رضا شاه و قبل از انقلابی" که شبکه ای مانند "من و تو" و برخی حامیان سلطنت برساخته و معرفی می کنند. یکی شاه و قبل انقلابی که صدا و سیما و مسئولان امروز کشور معرفی می کنند و یکی هم واقعیت حکومت پهلوی و شرایطی است که قبل از انقلاب در کشور حاکم بوده است.

محمد رضا شاه برساخته سلطنت طلبان، نوری تابان و رهبری خارق العاده است که افق های دید او بسیار بزرگتر از جامعه عقب مانده ایران است و مردم نمک نشناس قدرش را نمی دانند.
شاه صدا و سیما، زنباره ای بزدل و غلام حلقه به گوش آمریکا و امپریالیسم جهانی است که در راستای نابودی منافع ملی قدم بر می دارد و در نهایت محمد رضا شاهی که در واقعیت وجود داشته است‌، شاهی که شبیه بسیاری از شاهان تاریخ ایران است.

آنچه برخی سلطنت طلبان صاحب رسانه و تریبون از عصر طلایی پهلوی روایت کرده و به دروغ به عنوان وضعیت عمومی جامعه به خورد نسل های امروز می دهند در واقع وضع زندگی خود و خانواده های خودشان در قبل از انقلاب است. تصاویری که از قبل از انقلاب پخش می شود تصاویری مربوط به بخش هایی از استانهای شمالی و مناطق مرفه نشین شهر تهران است. آنچه که این شبکه ها و حامیان آنها سانسور می کنند جمعیت شصت و پنج درصدی روستایی ایران در سال پنجاه و هفت است که از اندک امکاناتی مانند برق و بهداشت و آموزش محروم است (وضعیتی که در فیلمی مانند " گاو" به عینه به نمایش گذاشته می شود) آنچه امروز این رسانه ها از ایران عصر پهلوی روایت می کنند و تصاویرش به صورت گسترده به نمایش گذاشته می شود، متعلق به جمعیتی کمتر از ده درصد جامعه است و سایر اقشار جامعه دوربینی برای ثبت زندگی شان وجود ندارد و اصلا آنقدر اهمیتی ندارند که دوربینی برای ثبت شان اختصاص داده شود.

حکومت محمد رضا شاه پهلوی را بدون غلو یا سیاه نمایی مفرط باید ادامه همان روند شاهنشاهی تاریخ ایران مورد بررسی قرار داد. آخرین شاه پهلوی هم به مانند تمام شاهان تاریخ ایران پر از نقاط سیاه و گاهی روشن بوده است و باید به عنوان بخشی از روند کلی تاریخ ایران نگاه و تحلیل کرد نه چیزی بیشتر.
@kharmagaas