فرهاد قنبری:. فیلم دادگاه آیزاک بورک است

فرهاد قنبری:
توت فرنگی های وحشی داستان زندگی پرفسور آیزاک بورک پزشک مشهوری است که در استکهلم زندگی می کند.
فیلم دادگاه آیزاک بورک است. دادگاهی که در آن قاضی و متهم و مجرم خود پرفسور بورک است.
این فیلم شبیه شعر مسیح باز مصلوب شاملوست.

در شعر مسیح بازمصلوب شاملو تنهایی و درد مسیح را تصویر می کند.
«چشمانِ تلخش از نگاه تهی:
پنداری به اعماقِ تاریکِ درونِ خویش می‌نگریست.
در جانِ خود تنها بود
پنداری
تنها
در جانِ خود
به تنهایی‌ خویش می‌گریست»

نگاه برگمان به پرفسور بورک نیز چنین نگاهی است.
پرفسور می خواهد خالی از ساحت نمادینش( شغل و جایگاه اجتماعی و درجه علمی که باعث احترام دیگران می شود) به خویشتن بنگرد.

«و شبحِ مصلوب در تلخای سردِ دلش اندیشید:
اما به نزدیکِ خویش چه‌ام من؟
ابدیتِ شرمساری و سرافکندگی!»

تمام درگیری ذهنی پرفسور همین است.
اینکه نزدیک خویش چه ام من؟
پرفسور به نزد خویش همان ابدیت شرمساری و سرافکندگی است.
او هیچ وقت مفهوم عشق را درک نکرده است، هیچگاه در زندگی بر اساس احساساتش رفتار نکرده است، هیچگاه عشق به خانواده و فرزند را درک نکرده است.
پرفسور « به نزد خود» مرد تنها، بی احساس و ضعیفی است که حتی همسرش نیز به او خیانت کرده و او را ترک کرده است.
پرفسور در تنهایی خود به همه احساس حسادت می کند، او بهتر از هر کسی می داند که نالایقترین فرد برای مورد تقدیر و ستایش قرار گرفتن است.
توت فرنگی های برگمان در ستایش زندگی است. در ستایش زندگی ای که در آن شور، احساس و عاطفه قلمروهای خود را آزادانه در می نوردند.
توت فرنگی های وحشی فیلمی است برای چند بار دیدن.....
این فیلم این شعر پابلو نرودا را نیز به ذهن متبادر می کند:

به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
اگر سفر نكنی
اگر كتابی نخوانی
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی
اگر از خودت قدردانی نكنی
به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
زماني كه خودباوري را در خودت بكشی
وقتي نگذاري ديگران به تو كمك كنند
به آرامي آغاز به مردن می‌كنی
اگر برده‏ ی عادات خود شوی
اگرهميشه از يك راه تكراری بروی
اگر روزمرّگی را تغيير ندهی
اگر رنگ‏های متفاوت به تن نكنی
يا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی
تو به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
اگر از شور و حرارت
از احساسات سركش
و از چيزهايی كه چشمانت را به درخشش وامی‌دارند
و ضربان قلبت را تندتر مي‌كنند
دوری كنی

تو به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
اگر هنگامی كه با شغلت،‌ يا عشقت شاد نيستی، آن را عوض نكنی
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی
اگر ورای روياها نروی
اگر به خودت اجازه ندهی
كه حداقل يك بار در تمام زندگي‏ات
ورای مصلحت‌انديشی بروی
امروز زندگی را آغاز كن
امروز مخاطره كن
امروز كاری کن
telegram.me/kharmagaas