فرهاد قنبری:. شاید بتوان لیلی گلستان ورژن دیگری از پسر عارف نامید. هر چند این مقایسه بی انصافی است

فرهاد قنبری:
شاید بتوان لیلی گلستان ورژن دیگری از پسر عارف نامید. هر چند این مقایسه بی انصافی است. گلستان در یک خانواده هنری و تحصیل کرده بزرگ شده است و بیان او بر خلاف ادبیات زننده پسر عارف صمیمیت و دلنشینی خاصی دارد.

لیلی گلستان تلاش می کند سوژه گی خود را نشان دهد و اینکه من زنی تنها و بی کس بودم که با تلاش، پشتکار و استعداد خود توانستم به چیزی که می خواستم دست پیدا کنم. پسر عارف هم در معرفی خود تمام سعی خود را کرد که سوژه گی و استقلال خود را به اثبات برساند.
در این مسیر لیلی گلستان بی شک بسیار موفق تر از پسر عارف بوده است. همین که ما او را لیلی گلستان (و نه دختر ابراهیم گلستان به مانند پسر عارف)می شناسیم نشان از قدرت و توانایی بیشتر اوست.

لیلی گلستان (بی آنکه خود بخواهد) از دایره انصاف خارج می شود.
او از جوانان به علت غر زدن انتقاد کرده و آنها را بی اراده گی و کرختی متهم می کند. خانم گلستان متوجه این امر نیست که زیست جهان او با زیست جهان اکثریت جوانان ایرانی متفاوت بوده است. او به قول خود در خانواده ای روشنفکر و سرشناس به دنیا آمده است.در خانواده ای که هیچگاه غم نان نداشته است و حتی در بدترین شرایط خانه پدری وجود داشته که محل کار و درآمد او باشد.
لیلی گلستان نمی گوید که اگر دختر ابراهیم گلستان نبود انتشارات امیر کبیر کتاب او را جاپ می کرد؟ یا دولت آبادی و شاملو به کتاب فروشی او می آمدند؟ یا اینکه اینهمه استقبال از گالری نقاشی های سهراب سپهری او در همان شب اول صورت می گرفت ؟ یا اصلا از کجا می توانست نقاشی های سهراب سپهری دسترسی داشته باشد؟
خانم گلستان تمام تلاش خود را می کند خود را مستقل از پدری بداند که چاپ کتابش، رونق کتابفروشیش، محل گالری و تابلوهایش و...همه از قبال نام و دارایی پدر به دست آمده است.
او از رنج هایش هم می گوید، رنج هایی که برای اکثر خانواده های ایرانی بیگانه نیست.

خانم گلستان شما ثروتمند و مشهور و موفق هستید. ما هم همه آنها را می پذیریم ولی لطفا خود را در مقام سوژه قدرتمند و بااراده و دیگران را در مقام جوانان غر غرو و بی عرضه ننشانید که بسیار دور از انصاف است.
telegram.me/kharmagaas