اگر مرا در بند می‌کنید. اگر دفترها و سیگارها را. از من می‌گیرید

اگر مرا در بند می کنید
اگر دفترها و سیگارها را
از من می گیرید
اگر خاک در دهانم می کنید
باری ْ شعر همچنان خون است قلب را
نمک است نان را
آب است چشم را
و هر آنچه است که به ناخن ها
و چشم خانه ها
و خنجرها
نوشته می شود
در اتاق بازداشت
در حمام
در اصطبل
در زیر تازیانه
در بند
و در قساوت زنجیرها.
شعر
همچنان، هزاران هزاران مرغ است
بر شاخه های قلبم
در کارِ آفریدنِ نغمه ی پیکار...

@kharmagaas
محمود درویش