من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii
جانگوی عنان گسسته، غرب وحشی _ کوئنتین تارانتینو
جانگوی عنان گسسته، غرب وحشی _ کوئنتین تارانتینو
جانگو برده ای در قرن نوزده در ایالات متحده است که به ناگاه توسط یک ادمکش جایزه بگیر به نام دکتر کینگ شولتز آزاد می شود. دکتر و جانگو پس از این اتفاق با یکدیگر دوستان صمیمی می شوند و همکاری های زیادی برای برای کشتن بزهکاران و دریافت جایزه انجام می دهند. اما فکر جانگو پس از آزادی همواره به سوی همسرش به نام برومهیدا است که به عنوان یک برده زندگی می کند. به همین جهت جانگو با کمک دکتر شولتز برای یافتن و از بند خلاص کردن برومهیدا، راهی سفر می شوند. آنها درمی یابند که برومهیدا در یک مزرعه به عنوان برده مشغول فعالیت است. جانگو و دکتر شولتز برای نجات برومهیدا به این مزرعه وارد می شوند و در نهایت جانگو پیروز از آنجا خارج می شود...
داستان زندگی جانگو بهانه ای برای تارانتینو است تا از طریق آن تاریخ هاشور خورده، اما پر از توحش و نژاد پرستی آمریکا را با تمام عریانی و سبعیتش به نمایش بگذارد. نحوه نگاه آمریکاییان به سیاه پوستان و برخورد حیوانی آنها چیزی است که تارانتینو در این فیلم به خوبی به نمایش گذاشته است....
@kharmagaas