فرهاد قنبری:. این مسئله امروزه بیش از پیش در عرصه سینما خود را نشان می‌دهد

فرهاد قنبری:
تئودور آدورنو در مورد برخی محصولات فرهنگی می گوید «بسیاری از محصولات فرهنگی ای که نشان ضدتجاری "هنر برای هنر" را یدک میکشند، با توسل به نمایش شهوانی و چشمگیر ارزش های مادی و غرایز حسی، به بهای باختن معنای اثر، در واقع تجاری گرایی خود را به نمایش می گذارند»
این مسئله امروزه بیش از پیش در عرصه سینما خود را نشان می دهد.
فیلم سینمایی عشق ساخته گاسپار نوئه در نقد بی معنی شدن عشق و تقلیل روابط عاشقانه به روابطی ساعتی و با اولویت رابطه جنسی است.

فیلمی که در آن نوئه چنان در این مسیر صریح و بی پرده قدم بر می دارد که گاهی فیلم چهره ژانر«هرزه نگاری » به خود می گیرد.
چندین دقیقه ابتدایی شروع فیلم با چنین صحنه ای مواجه می شویم، صحنه ای که در آن رابطه جنسی با تمام نکات ریز به نمایش گذاشته می شود.
همین مسئله نشان دادن بیش از اندازه صحنه های اروتیک و جزئیات رابطه جنسی ممکن است گاهی هدف و قصد کارگردان توسط مخاطب به فراموشی سپرده شود یا مخاطبانی از جنس مخاطبان فیلم های پورن را به سوی خود بکشاند.

فیلم نیمفومانیاک ساخته لارس فون تریه کارگردان مشهور دانمارکی نیز از منطقی مشابه منطق فیلم عشق استفاده می کند.
این فیلم طولانی نیز در بسیاری از بخش های خود نمایشی شبیه نمایش فیلم های ژانر هرزه نگاری را به تصویر می کشد.
هدف فون تریر نشان دادن پوچی و افسردگی انسان مدرن غرق شده در تودرتوی لذت طلبی و ولع جنسی است.

فیلم های از این دست اگر چه از لحاظ هنری و بار معنایی فیلم های ارزشمندی هم محسوب شوند اما از همان منطق گفته شده توسط آدورنو سود می جویند.
بیشتر شهرت فیلمی مانند عشق یا نیمفومانیاک به خاطر پیروی از منطق «نمایش شهوانی» است.
منطقی که هدف ساخت فیلم و نیت کارگردان را کاملا به حاشیه برده و برای اغلب تماشاگرانش فیلمی با هدف ارضاء حس کنجکاوی به دیدن ژانر هرزه نگاری از دریچه یک فیلم سینمایی و هنری محسوب می شود.
telegram.me/kharmagaas