من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii
هگل از جملهی نخستین کسانی بود که مجموعهی سهتایی جغرافیایی آلمان - فرانسه - انگلیس را به عنوان چیزی که بیانگر سه نگرش وجودی متفا
هگل از جملهی نخستین کسانی بود که مجموعهی سهتاییِ جغرافیاییِ آلمان - فرانسه - انگلیس را به عنوان چیزی که بیانگر سه نگرش وجودیِ متفاوتست تفسیر میکردند : دقت تأمل آمیزِ آلمانی ، ناشکیبایی انقلابیِ فرانسوی ، مصلحتگراییِ فایده باورانهی انگلیسی . از لحاظ دیدگاه سیاسی ، این مجوعهی سهتایی را میتوان به عنوان محافظهکاری آلمانی ، رادیکالیزم انقلابی فرانسوی و لیبرالیزم میانه روِ انگلیسی - آمریکایی تعبیر کرد ؛ از لحاظ تفوق یکی از سپهرهای زندگی اجتماعی ، متافیزیک و شعر آلمانی در برابر سیاستورزی و انقلابیگری فرانسوی و شم تجربی و اقتصادی انگلیسی - آمریکایی قرار میگیرد . اشاره به توالتها به ما این امکان را میدهد تا همین مجموعهی سهتایی را در درونیترین حوزه که عبارت از اجرای نقش دفعیست تشخیص دهیم : شیفتگی متفکرانهی الهام آمیز ( آلمان ) ؛ تلاش عجولانه برای رها شدنِ هرچه زودتر از شرِ مازاد ناخوشایند ( فرانسه ) ؛ رهیافت مصلحتگرایانه برای کنار آمدن با مازاد به مثابهی شیء معمولیایی که قرارست به شیوهایی مناسب دور انداخته شود( انگلستان - آمریکا ) . فلان استاد دانشگاه یا فلان روحانی مذهبی به راحتی میتواند در فلان میزگرد ادعا کند که ما در جهان مابعد ایدئولوژیک و رها از هرگونه تأثیر ایدئولوژیک زندگی میکنیم ، در حالی که درست درهمان لحظه که پس از این بحث داغ گام در توالت میگذارد ، دوباره تا زانو در ایدئولوژی فرو میرود .
لاکان به روایت ژیژک
telegram.me/kharmagaas