فرهاد قنبری:. هر کسی از ظن خود شد یار من … …وکیل محمدرضا شجریان گفته است:

فرهاد قنبری:
هر کسی از ظن خود شد یار من...


وکیل محمدرضا شجریان گفته است:
قاضی جدید پرونده معتقد بود: "آقای شجریان یک "هاهاهایی" کرده، چرا ما صداوسیما را تعقیب کنیم؟"


موسیقی از ابتدایی ترین هنرهایی است که بشر برای تلطیف و غنا بخشیدن به حیات و زندگی خود به آن روی آورده است.
از آئین های دینی انسان های ابتدایی تا داستان حول صدای " داوود نبی" و با صوت و زیبا خواندن کتب مقدس همگی نشان می دهند که موسیقی و صوت و صدای زیبا چه جایگاه بزرگ و پررنگی در حیات بشری ایفا کرده است.
از فیلسوفان پیشاسقراطی تا تمام اندیشمندان و فیلسوفان معاصر که در مورد زیبایی شناسی سخن گفته اند بلادرنگ به جایگاه والای موسیقی اشاره کرده اند.

پیر بوردیو اندیشمند مشهور فرانسوی می گوید : "هیچ چیز به اندازه سلیقه موسیقی نمیتواند طبقه کسی را به وضوح معلوم کند"

پزشکی برای درمان بیماران شنیدن صدای شجریان را توصیه می کند و دینداری برای باز کردن روزه خود با وسواسی خاص هر روز " ربنای" شجریان را گوش می دهد‌ و یکی هم ممکن است تمام درکش از موسیقی او هاهاهای کردن های بی معنی و حوصله سر بر باشد.

اگر با بوردیو همدل باشیم باید تاسف بخوریم بر حال " طبقه" ای که قرار است قاضی و عدالت گستر جامعه باشد و موسیقی شجریان را هاهاهای بنامد.
شاید در قرن بیست و یکم ما تنها کشوری باشیم که با برخی مسئولان مواجه هستیم که یا با موسیقی بیگانه اند و یا با تمسخر از آن با عنوان هاهاهای کردن ( آن هم صدای ماندگارترین چهره موسیقی ایران) نام می برند.

به عقیده اکثر موسیقی دانان ایرانی ( چه طرفدار و چه مخالف) شجریان بزرگترین چهره تاریخ موسیقی ایران است. چهره ای که نام و صدای او شاید تا دهها و صدها سال دیگر نیز آرام بخش دلها و جانهای شیفته زیبایی باشد و نام او را پر آوازه تر از امروز بر زبان ها جاری سازد.

بی شک چنین سخنانی جز افسوس و تاسف برای حال آن قاضی که عمری خود را از موسیقی و صدای شجریان محروم کرده و توانایی درک و لذت بردن از آن را نداشته است چیز دیگری نمی تواند داشته باشد....
@kharmagaas