فرهاد قنبری:. «در خانه‏ ای زندگی می‏کنم. که هیچ‏گاه ویرانش نخواهم کرد

فرهاد قنبری:
«در خانه‏ ای زندگی می‏کنم
که هیچ‏گاه ویرانش نخواهم کرد
می‏خواهم تمامی انسان‏های قرون و اعصار
به درون اش آیند و در آن سکنی گزینند
می‏خواهم که با زنان و کودکان شان بر روی یک‏ نیمکت بنشینم
همان نیمکتی که پدربزرگ‏ ها بر آن نشسته‏ اند و نوه‏ ها بر آن خواهند نشست، همان نیمکتی که آینده‏ و گذشته را به هم پیوند داده است.»( دیالوگی از فیلم آینه_ تارکوفسکی)


⏺ انسان فکر می کند که با دست درازی و استثمار بیشتر طبیعت زندگی راحتری را خواهد داشت و جهان جای امنتر و بهتری برای او خواهد بود اما نمی داند که دست درازی های زیاد و استثمار طبیعت علاوه بر تولید صداهای آزار دهنده، آلودگی آب و هوا، باعث مرگ و میر و فراگیری بیمارها و امراض بیشتر خواهد شد.
بشر امروز با اینکه تصفیه خانه های عظیم آب ساخته است اما به مراتب آب آلوده و بی کیفیت تری را مصرف می کند، با اینکه کارخانه های تولید لبنیات و مواد دامی فراوانی راه انداخته است اما غذای بی کیفیت تری را مصرف می کند، با اینکه دستگاههای تصفیه هوا ساخته، هوای کثیف تری را تنفس می کند و با اینکه به تخریب کوه و جنگل و دشت ها روی آورده در خانه و محیط کوچکتر و ملال اورتری زندگی می کند...

⏺ انسان امروزی فکر می کند که با تولید ابزارهای پیچیده تر و سلطه بیشتر بر طبیعت ابزار راحتری برای زندگی کشف و اختراع کرده است، اما نمی داند که خود به ابزار و برده دست تکنولوژی بدل شده است. امروزه انسانها به جای آنکه معرف ابزارهایشان باشند و از آنها برای راحتی ببشتر بهره جویند ،این ابزارها هستند که جایگاه جوامع و افراد را مشخص می کنند. افراد امروزه خود را با خودرو، مسکن، ویلا، دکوراسیون منزل و....معرفی می کنند و در واقع هیچ ارزشی فارغ از این ابزارهای تکنولوژیک ندارند و به همین دلیل در تلاشی کاهنده و رنج آور مدام در حال افزایش سرمایه خود و به نوعی خدمت و نوکری به این ابزارها هستند. انسان امروز به برده تکنولوژی تبدیل شده و همانند ارواح جن زده تمام وقت و زندگی خود را صرف خدمت به تکنولوژی و دستگاهها و بروکراسی عریض و طویل آن می کند و در این حال روز به روز حریص تر و گرسنه تر می شود.

⏺ دهه هاست زمین که به عنوان بزرگترین و ارزشمندترین دارایی انسان محسوب می شود، روز به روز در حال نابودی بیشتر است و بشر طماع با جنونی افسارگسیخته در حال غارت بیشتر آن است. تخریب و چپاول درختان و جنگل ها، دستکاری های غیر اصولی در زمین برای برداشت و ذخیره آب، کشت بی رویه، بهره برداری و ایجاد معادن فراوان، تولید گازهای سمی و ویرانگر، ساخت خانه ها و جاده ها در دل بکرترین و صعب العبورترین جاها و....امثالهم همه نشانه های از اشتهای سیر ناپذیر انسان و بستن کمر به نابودی سکونتگاه خویش است.
انسان تنها موجودی است که توانایی نابودی کره زمین حیات تمام موجودات زنده از جمله خودش را داراست.

اینجا باید به هنرمندی مانند تارکوفسکی یا فیلسوفی مانند هایدگر و شاعری مانند سهراب سپهری پناه برد و با "شستن چشم ها" جور دیگری به سکونتگاه خود نگریست..

@kharmagaas