فرهاد قنبری:. از سامسونت تا کوله پشتی

فرهاد قنبری:
از سامسونت تا کوله پشتی

تا یک دهه پیش کیف سامسونت نشانه فرهنگی خاصی بود که برای تمایز و فخر فروشی استفاده می شد.
در سالهای رقابت نفس گیر کنکور که ظرفیت پذیرش دانشگاهها به شدت محدود بود، قبول شدن و دانشجو شدن فخر و غرور خاصی را برای فرد به همراه داشت.

در این میان کیف سامسونت نشانه ای تمایز بخش میان فاتحان و شکست خوردگان کنکور محسوب می شد.
از اولین اقدامات پذیرفته شده گان دانشگاهها که از نان شب هم واجب تر بود خرید کیف سامسونت به شمار می آمد.
مهم نیست که محتویات داخل آن را اغلب لباس ،زیرشلواری و مسواک و خمیر دندان و امثالهم تشکیل می داد. این کیف نشانه ای بود تا حمل کننده آن با گردنی برافراشته و سینه ای سپر کرده در خیابان به رهگذران این پیغام را بدهد که من از سد بزرگ کنکور گذشته و وارد دانشگاه شده ام و از این طریق به کیف و لذت درونی دست پیدا می کرد.

از اواسط دهه هشتاد شمسی اوضاع کم کم تغییر کرد، از یکسو افزایش پذیرش دانشگاهها و از سوی دیگر رشد بی رویه دانشگاه آزاد و پیام نور دیگر به ندرت کسی پشت میله های دانشگاه متوقف شده و با حسرت به آن می نگریست. در چنین شرایطی کیف سامسونت نیز کم کم ارج و قرب خود را از دست داد.
سامسونت دیگر نمی توانست نقش هویتی و معنا بخش خود را ایفا کند و حتی حاملان این کیف ها در بین جوانان به چیپ و دهاتی و عقده ای بودن متهم شدند.

با به حاشیه رفتن کیف سامسونت، کوله پشتی ها جای آن را گرفتند، کوله پشتی ها همه گیرتر بودند.
سامسونت با ظاهر زمخت و یکدستی که داشت ،نشانه ای بیشتر مردانه تلقی می شد، نشانه ای که حاملان آن اغلب با کت و شلوار اتو کشیده و کفش های براق ظاهری رسمی و جدی را به نمایش میگذاشتند.
اما کوله ها با تنوع رنگ ها و ظواهر متفاوت نشانه ای بیشتر دخترانه محسوب می شود.
حاملان کوله پشتی ها اغلب با لباس های جین و اسپورت و هدفن هایی در گوش نشانه هایی مانند امروزی و راحت بودن را تداعی می کنند.

گذر از کیف سامسونت به کوله پشتی در میان دانشجویان حکایت از تغییری محسوس در نگاه مردم به دانشجو و دانشگاه و جنسیت است.
telegram.me/kharmagaas