فرهاد قنبری:. غلاف تمام فلزی شاهکار کم نظیر استنلی کوبریک از دو بخش تشکیل شده است

فرهاد قنبری:
غلاف تمام فلزی شاهکار کم نظیر استنلی کوبریک از دو بخش تشکیل شده است.
بخش اول این فیلم نقد تندی بر روند اضمحلال سوژه گی و انسانیت افراد در نظام آموزش سربازی در ایالات متحده آمریکا است.
کوبریک چگونگی تبدیل سربازان به ربات های بی حس آدمکشی را به تصویر می کشد که نظام از آنها اطاعت کورکورانه و محض را طلب می کند.

گروهبان هارتمن مسئول آموزش پادگان با ادبیاتی بسیار خشن و زننده، وظیفه تحقیر و تبدیل سربازان به ماشین آدمکشی را بر عهده دارد.
او در یکی از دیالوگ های آغازین فیلم در مقابل سربازان با پرخاشگری شدید اینچنین می گوید : اگه شما خوشگلا از جزیره ی من برین، اگه از دوره ی آموزشی جون سالم به در ببرین، تازه تبدیل به یه سلاح می شین … می شین کشیشِ مرگ و باید برای جنگ دعا کنین. اما تا اون موقع شما استفراغ هستین! پست ترین نوع حیات روی زمین. شما حتی از نوع بشر به حساب نمی آین. شماها یه گوله کثافتای دوزیست بیشتر نیستین! چون من خشنم، شما حتماً از من خوشتون نمی آد. اما هر چی بیشتر از من بدتون بیاد، بیشتر چیز یاد می گیرین. من خشنم، اما عادلم! اینجا ما عقاید نژادی نداریم. من به سیاها، زردا و اسپانیایی تبارا به دیده ی تحقیر نگاه نمی کنم، همه تون به یه اندازه بی ارزشین! فرمانای من طوریه که همه اونایی رو که نمی خوان در سپاه مورد علاقه م خدمت کنن، فراری می ده! شما حشرات الارض اینو می فهمین؟»

گروهبان هارتمن در نهایت موفق می شود ماموریت خود را به درستی انجام دهد. او توانست از نوجوانان پر شور و نشاط و خندان ربات های بی رحم و خونخواری تولید کند که جز اسلحه،خشونت، کشتار و تحقیر دیگران چیز دیگری نمی شناختند.
گروهبان هارتمن در ماموریت خود آنقدر موفق بود که در نهایت خود نیز قربانی این آموزش توحش مدرن شد.
بخش اول فیلم با کشته شدن گروهبان توسط سربازی که بیشترین تحقیر را از سوی او تحمل کرده بود پایان می گیرد.
پایانی که با خودکشی خود سرباز نیز همراه است و می توان گفت یکی از تلخ ترین و تامل برانگیزترین سکانس های تاریخ سینما است.
telegram.me/kharmagaas