من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii
از این زلزلههای ویرانگر …. تن خونینم میلرزد. آن هنگام که چهرهی یارانم
از این زلزله های ویرانگر...
تن خونینم می لرزد
آن هنگام که چهره ی یارانم
عمیق و ژرف
رنگ میبازد
خورشید بار دیگر ..
در دشت های بکر تو
می شکفد
بخشی از یک ترانه احمد کایا