فرهاد قنبری:. اسطوره ایکاروس

فرهاد قنبری:
اسطوره ایکاروس

ایکاروس یکی از اساطیر یونانی است که در غرب به عنوان نماد غرور و جاه طلبی بی حد و حصر بشر شناخته می شود.

ایکاروس فرزند “ددالوس” مخترع دربار “مینوس شاه” (غول افسانه‌ای یونان باستان با سر گاو و بدن انسان که در جزیره‌ی کرت زندگی می کند) مینوس شاه روزی بر ددالوس خشم می‌گیرد و قصد جان او را می‌کند. ددالوس با به هم بستن پرهای پرندگان به وسیله‌ی موم برای خود و پسرش ایکاروس دو جفت بال ساخت اما ایکاروس در حین پرواز مغرور شد و با نزدیکی بیش از حد به خورشید بالهای مومی‌اش را آب شده دید و در دریا فرو افتاد و غرق شد.

ایکاروس نماد انسان های سیری ناپذیر است، انسانهایی که به ستاره ها قانع نیستند و خورشید را طلب می کنند و در نهایت در آتش خورشید می سوزند. ایکاروس نماینده انسانهایی است که راه را با مقصد اشتباه گرفته اند و تمام عمرشان را در حال دویدن به سوی ناکجا آبادند.
انسان زیاده خواه و طماع در آرزوی به دست آوردن ثروت، شهرت و قدرت بی حد و حصر تمام زندگی خود را نابود می کند و نمی داند که چه هزینه گزافی را برای امیدهای دست نیافتنی خود می پردازد، او در نهایت متوجه می شود که تکیده و خسته تنها مانده است و آنچه به دست آورده هیچ و آنچه از دست داده بالهای حیاتش بوده است.
سقوط ایکاروس دست مایه نقاشان بسیاری در غرب بوده است. یکی از این افراد پیتر بروگل است.
در نقاشی بروگل فضایی صمیمی و شاد می شود که در آن افراد مختلف سرگرم فعالیت های خود هستند و طبیعت نهایت زیبایی خود را به روی آنها گشوده است.
ایکاروس در این نقاشی به درون برکه آبی سقوط کرده است و حتی توجه و ترحم کسی را هم برنیانگیخته است.
نقاشی بروگل روایتگر پوچی و بی ارزشی جاه طلبی ، فزون خواهی و غرور بی حد و اندازه بشری است.
@kharmagaas