فرهاد قنبری:. ایران بهشت و جهنم چه اقشاری است؟؟

فرهاد قنبری:
ایران بهشت و جهنم چه اقشاری است؟؟

ایران امروز که در آن فاصله طبقاتی روز به روز در حال گسترش است را باید بهشت و جهنم برخی اقشار توصیف کرد.
ایران امروز علاوه بر دولت مردان و آقا زادگان بهشت اقشاری مانند دلالان، پزشکان متخخص، مافیای آموزش و کنکور، ورزشکاران حرفه ای (به ویژه رشته های والیبال، بسکتبال و فوتبال)، آرایشگران حرفه ای و جراحان زیبایی، ملاکین و بساز بفروش هاست..
در مقابل ایران برای اقشاری مانند معلمان، کارگران صنعتی و روز مزد و دهقانان جهنم محسوب می شود.

⏺ ورزشکاران حرفه ای:
در این میان قشری که با کمترین کار مفید بیشترین درامد را کسب می کنند ورزشکاران حرفه ای به ویژه فوتبالیست ها، والیبالیست ها هستند.
متوسط درآمد یک فوتبالیست درجه اول در لیگ اسپانیا، ایتالیا و آلمان چیزی حدود ده تا پانزده برابر کارگران آن جامعه است.
یا متوسط درآمد یک ملی پوش تیم ملی والیبال آمریکا (که اغلب قهرمان جهان و المپیک هستند) شش تا هشت برابر متوسط درامد معلم در آمریکاست.
اما متوسط درآمد فوتبالیست های لیگ ایران چیزی حدود پنجاه تا شصت برابر درآمد یک کارگر و متوسط ملی پوشان والیبال ایران چیزی حدود شصت تا هفتاد برابر حقوق یک معلم است، اما آنها همیشه از بی توجهی و کمبود درآمد در حال شکوه کردن و نالیدن هستند. برخی از آنها حتی مدعی ساخته شدن مجسمه هایشان در میادین شهر نیز می باشند.
مسئله بعدی اینکه اگر ورزشکار غربی چنین درآمدی دارد ، برعکس ایران نه از جیب خزانه عمومی مملکت بلکه از طریق سرمایه گذاری بخش های خصوصی تامین می شود.
برخی از این ورزشکاران چنان طلب کار جامعه هستند که حتی پس از خداحافظی از ورزش حرفه ای بدون داشتن اندک سواد و تجربه ای در شورای شهر و دیگر سازمان ها دنبال گرفتن پست و مقام و استفاده از رانت های دیگر هستند.
⏺ پزشکان متخصص:
بر اساس آمارها متوسط درآمد یک پزشک متخصص در ایران چیزی حدود بیست و پنج تا صد برابر یک معلم و کارگر است، این در حالی است که در جامعه آمریکا این تفاوت بین پنج تا شش برابر درآمد یک کارگر و در آلمان حدود چهار تا پنج برابر یک معلم و کارگر است.
درآمد اغلب پزشکان متخصص در ایران ازهمتایان غربی شان بیشتر است، در حالی که درآمد یک کارگر یا معلم در ایران چیزی حدود یک دهم کارگر و معلم غربی است. امروزه یک معلم یا کارگر در ایران باید یک دهم کارگر غربی درآمد داشته باشد و هزینه ای برابر جامعه غربی برای خدمات پزشکی پرداخت نماید. (به عنوان مثال یک کارگر برای ترمیم یک دندان خود باید حداقل درآمد نصف یک ماه خود را بپردازد، در حالی که این پول، درآمد نیم ساعت کار همان دندانپزشک است) در اکثریت کشورهای جهان رابطه بیمار و پزشک از طریق نهادی به نام بیمارستان یا درمانگاه برقرار می شود. رابطه پزشک و بیمار یک رابطه دوسویه مانند رابطه تجار یا معامله گران نیست که هر دو طرف بر اساس نگاه به منافع و سود خود آن را پذیرفته یا کنار بگذارند. بیمار به علت نیاز ضروری به درمان هر میزان دستمزدی که پزشک طلب می کند را باید پرداخت کند و همین امر باعث می شود نوع رابطه پزشک و بیمار در ایران چیزی شبیه رابطه ارباب و رعیت در قرون وسطا باشد. نوع رابطه ای که در آن یک طرف قانون را مشخص می کند و دیگری مجبور به پذیرش آن است.
بر اساس چنین نگاهی (معامله یک طرفانه ای) بسیاری از پزشکان متخصص حتی خود را ملزم به پاسخگویی یا امضاء رسید در مقابل وجه دریافتی خود نمی دانند و بر اساس دلخواه و انصاف خود از بیماران ( مشتریان) وجه طلب می کنند.

⏺ دلالان:
در مورد دلالان همین کافیست به همین نکته اشاره کنیم که دلالی که اول سال نود و هفت فقط یک پراید خریداری نموده و امروز می فروشد سودی بیشتر از دستمزد کامل یک کارگر در طول امسال را به جیب زده است.... دلالی سکه و ارز و خانه و ملک و سایر کالاها بماند..

⏺ آرایشگران و جراحان زیبایی:
تاجران "تولید نفرت از بدن خود" سالیانه صدهها میلیون تومان از طریق مالیدن مواد شیمیایی یا بریدن قسمت هایی از بدن افراد به دست می اورند. در ایران به طور متوسط درآمد یک روزه یک آرایشگر عروس بیش از یک ماه حقوق یک کارگر است. در آن سو یک جراح زیبایی ( مثلا کاشت مو) به ازاء کار یک روز چیزی بیش دو تا سه ماه حقوق یک کارگر دریافت می کند.

@kharmagaas
ادامه پست بعدی