من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii
در جامعهای که عشق فعالیتی خطرناک محسوب میشود خواهناخواه سرنوشت کسیکه عاشق است، مواجهه با تنهایی است و تنهایی یک ناگزیری همراه
در جامعهای که عشق فعالیتی خطرناک محسوب میشود خواهناخواه سرنوشت کسیکه عاشق است، مواجهه با تنهایی است و تنهایی یک ناگزیری همراه با عشق است. خواه این عشق، عشق فردی باشد و خواه عشقی اجتماعی. تنهایی و جدایی یعنی بیچارگی، یعنی عدم قدرت درک جهان و عدم درک مردم و اشیای آن؛ این بدان معنی است که دنیا میتواند به من هجوم کند، بدون این که من قادر باشم واکنشی نشان دهم. آگاهی از این جدایی بشری، بدون آگاهی از اتحاد دوباره به وسیلهی عشق، سرچشمهی شرم و درعینحال سرچشمهی گناه و اضطراب است... در مرگ احساس تنهایی نیست. تنهایی احساس خاص زنده بودن است. همانگونه که عشق احساس خاص زنده بودن است. این هم جسم است، هم ذهن که تنها در قلمرو فاجعه، احساس تنهایی میکند. تنهایی فقط دور بودن از یک تن نیست، بلکه دور بودن و جدا ماندن از همهی چیزی است که میخواهیم باشد و نیست و میخواهیم باشیم و نیستیم.
محمد مختاری
@kharmagaas