من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii


فرهاد قنبری:. تبدیل سوژه متفکر به موجودی مصرف کننده

سرمایه داری توانسته است انسان را به موجودی مصرف کننده صرف تقلیل دهد، موجودی که هویت و هستی خود را نه از طریق تفکر و تعقل در خویشتن و جهانی که در زیست می‌کند بلکه از طریق مصرف مداوم کالاهایی که هر روز با شکل و ظواهر فریبنده عرضه می‌شود تعریف می‌کند. امروز افراد با مارک لباس، مبلمان و پرده منزل یا مدل موبایل و خودروهایشان خود را تعریف می‌کنند. به عقیده هربرت مارکوزه «اتومبیل سرکوبگر نیست، دستگاه تلویزیون سرکوبگر نیست، لوازم خانگی سرکوبگر نیستند، اما اتومبیل، تلویزیون و لوازمی که براساس الزام‌های مبادله سودآور ساخته می‌شود، به جزئی جدایی ناشونده از وجود مردم، جزئی برای «تحقق بخشیدن» به وجودشان مبدل شده‌اند، از این رو، مردم باید بخشی از وجود خویش را در بازار بخرند، این موجودیت به مفهوم تحقق سرمایه است». در واقع کالاها نه به عنوان ابزاری در خدمت انسان بلکه به شکل معرف و هویت بخش انسانها درآمده‌اند. امروزه جوان کارگری که درآمد ماهیانه او کمتر از دو میلیون تومان است در همان شب عروسی خود مجبور است پولی معادل درامد یک سال یا بیشتر خود را جور کند (به هر طریقی که شده وام و قرض و …) تا صرف این نما ...
  • گزارش تخلف

فرهاد قنبری:

در انتخابات اردیبهشت امسال آقای سپنتا نیکنام از جامعه زرتشتیان یزد پیروز انتخابات شده است.. اینکه فردی غیرمسلمان در شهر مذهبی یزد از سوی مردم به عنوان منتخب شورا انتخاب می‌شود نشان از تفاوت بدنه اجتماعی ایران با عربستان و سایر کشورهای منطقه است.. البته تعلیق عضویت ایشان از سوی نهادهای بالا دستی بحث دیگری است، نکته امیدوار کننده همان انتخاب ایشان از سوی مردم است که در انتخاب کاندید اصلح خود به همه شهروندان ایران به یک چشم نگریسته‌اند. ...
  • گزارش تخلف

گزارش احساسی گزارشگر مصری از گل برتری مصر برابر کنگو.. فوتبال و جام جهانی

این شب‌ها فوتبال نوید آور اشک‌ها و لبخندها در سراسر جهان است. سفر جام جهانی، سفری برای حک شدن در متن جهان.
  • گزارش تخلف

فرهاد قنبری:

سیاست گاهی از درون خانواده‌ها می‌گذرد، روابط والدین و فرزندی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و باعث جدایی برادر و خواهرها می‌شود. نمونه اعلای چنین مرزکشی در ادبیات تراژدی ژولیوس سزار است …قتل ژولیوس سزار نتیجهٔ دسیسهٔ هشت تن ازسناتورهای جمهوری روم بود که خود را رهایی‌دهندگان می‌نامیدند. آنان به رهبری گایوس کاسیوس لونگینوس و مارکوس ژونیوس بروتوس، در مکانی در نزدیکی تئاتر پومپه و در نیمهٔ ماه مارس (۱۵ مارس) سال ۴۴ پیش از میلاد با وارد کردن ضربات چاقو ژولیوس سزار را از پای درآودند. در آن هنگام سزار دیکتاتور جمهوری روم بود و به‌تازگی از جانب سنا به دیکتاتور مادام‌العمر روم مبدل شده بود. این امر ترس برخی از سناتورها را برانگیخته بود که مبادا سزار در اندیشهٔ برانداختن سنا و ایجاد حکومتی خودکامه باشد. هنگامی که سزار از سنا خارج می‌شد سناتورهای هم‌داستان به او حمله بردند و هر کس از پشت ضربه‌ای با دشنه‌ای که پنهانی به همراه داشت به سزار وارد آورد. سزار به سوی حمله کنندگان برگشت و ناباورانه پسر خوانده خود بروتوس را در میان آنان دید و آه از نهاد برآورد:. «بروتوس تو هم؟!». این جمله تلخ‌ترین جمله‌ای است ک ...
  • گزارش تخلف

انقلاب با حرف‌های بزرگ شروع نمی‌شود. بلکه با کارهای کوچک. مانند خش خش آرام نسیم در باغچه

یا گربه‌ای که پاورچین پاورچین قدم برمی دارد. مانند رودهای بزرگ. با سرچشمه‌ای کوچک در دل جنگلی. انقلاب با پرسشی از خود. آغاز می‌شود. و سپس همان سوال را از دیگری پرسیدن …. کامپرت
  • گزارش تخلف

اکنون قریب دو سال را در زندان گذرانده‌ام

دو سالی که در آن یاسی شدید از درونم سر برآورد و خود را چنان به اندوه سپردم که حتی مشاهده‌اش رقت بار می‌نمود؛ خشم شدید و بی حاصل، تلخی و تحقیر، تشویش که با صدای بلند می‌گریست، بدبختی که صدایی در خور نمی‌یافت، اندوه که گنگ بود … من همه‌ی احوال متصور رنج را تجربه کرده‌ام …. هر چند اوقاتی بود که از تصور پایان ناپذیر بودن مصائبم به وجد می‌آمدم، بیهودگی آن را تاب نمی‌آوردم. اکنون در عمق وجودم چیزی را می‌یابم که به من می‌گوید هیچ امری، به ویژه رنج، در عالم بیهوده نیست. آن چیز پنهان در وجودم، که همچون گنجی است پنهان در مزرعه، فروتنی است. این آخرین چیزی است که برایم مانده، و بهترین آن هاست. برترین کشفی است که به آن دست یافته‌ام؛ نقطه‌ی شروعی برای یک شکوفایی‌تر و تازه و شاداب از آنجا که دقیقا از درونم برآمده، می‌دانم که در زمان مناسب اتفاق افتاده نمی‌توانست زودتر یا دیرتر پیش آمده باشد. چنان چه کسی درباره‌اش چیزی به من گفته بود، نمی‌پذیرفتمش. اگر به من عرضه شده بود قبولش نمی‌کردم. از آن جا که یافته‌ی من است، می‌خواهم حفظش کنم. ...
  • گزارش تخلف

خدایان کم و بیش همه چیز به من بخشیده بودند؛ نبوغ، تبار ممتاز، جایگاه برجسته‌ی اجتماعی، استعداد، جسارت فکری … من از هنر، فلسفه ساخت

فکر آدم‌ها و رنگ اشیا را دگرگون کردم؛ هیچ یک از اعمال و سخنانم نبود که مردم را شگفت زده نکند؛ نمایش نامه نویسی یعنی عینی‌ترین فرم شناخته شده‌ی هنری را برگزیدم و در همان حال که دامنه‌اش را وسعت و شخصیت پردازی اش را غنا می‌بخشیدم و …. در کنار این‌ها چیزهایی داشتم یک سره متفاوت. خود را به جذبه‌های دیرپای کامجویی و رخوت سپردم. به بی کارگی تن دادم و خودآرایی و مدپرستی پیشه کردم. طبایعی حقیر و جان هایی پست در اطرافم گرد آوردم. نبوغم را آگاهانه هدر دادم و از تباه کردن یک جوانی فناناپذیر دستخوش لذتی غریب شدم. خسته از در اوج بودن، در جست وجوی هیجان هایی تازه به اعماق رفتم. انحراف در قلمرو شور و احساسات، در نزد من جایگاهی مشابه پارادوکس در قلمرو تفکر یافت. تمنا در نهایت، بیماری ای بود یا جنونی، یا هر دو. ...
  • گزارش تخلف

کمتر کسی است که مانند اسکار وایلد افتادن از عرش به فرش را در آنی تجربه کرده باشد

جوانی شیک پوش، زیبا روی و پر آواز در اوج شهرتش در چهل سالگی به خاطر نمایشه نامه نویسی ناگهان به اتهام همجسنگرایی (در قرن نوزدهم) راهی زندان می‌شود، او در کمتر از چهار سال تمام اعتبار و آبروی خود را از دست داد …او پس از آزادى از زندان با نام «سباستیان ملموث» به زندگى ادامه داد و در ۳۰ نوامبر سال ۱۹۰۰ در ۴۶ سالگى در گوشه اتاق یک هتل بسیار ارزان در حالى از بیمارى مننژیت جان سپرد که حتى صاحب یک پنى نبود و به قول آندره ژید «هیچ نداشت». در سه ماهه‌ی پایانی دوران حبس‌اش نامه‌ای طولانی به آلفرد داگلاس (معشوقه‌ای که باعث زندانی شدن او شد) نوشت که چند سال پس از مرگ‌اش با کوشش روبرت هارت-دیویس منتشر شد. این نامه را که سزاوارانه «از اعماق» نامیده‌اند، باید تکان‌دهنده‌ترین اثر وایلد نامید … ...
  • گزارش تخلف

فرهاد قنبری:. با توجه به میزان جک‌های ساخته شده یا تمسخری که در قبال قومیت‌ها صورت می‌گیرد

یا نگاهی که به مسئله انتقال آب از برخی استان‌های مرزی صورت می‌گیرد و نگاه قومی در اصفهان تا یزد … …اخیرا نمونه برخورد با دانش آموزان افغانستانی در شهرهایی مانند یزد و کرمان نشان می‌دهد نگاه غیر ستیز و قومی قبیله‌ای بیشتر در فلات ایران نسبت به سایر قومیت‌ها وجود دارد …پ. ن ۱_: برخی از خونواده‌های دانش آموزآن افغانستانی در کرمان می‌گویند مدیر مدرسه و خانواده‌های بچه‌های ایرانی بچه‌های افغان رو تحقیر کرده و گفته‌اند جای شما اینجا نیست باید بروید مدرسه دیگری و آنها را اخراج کردند …پ. ن: ۲_ البته بدیهی است این امر مورد اشاره چیزی قطعی و کلی نیست و در شهرها و استان‌های مورد اشاره بسیاری افراد با اینگونه رفتارها و نگاههای فاشیستی در قبال کودکان افغان و تمسخر سایر قومیت‌ها شدیدا مخالف هستند. telegram. me/kharmagaas ...
  • گزارش تخلف