خرمگس

خرمگس

من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii

پسر عزیزم، الکسی فیودوروویچ، شاید بهتر باشد تو هم بدانی

بگذار بگویمت که قصد دارم تا آخر به گناهانم ادامه دهم. چون گناه، شیرین است؛ همه به آن بد می‌گویند اما همگی آدم‌ها در آن زندگی می‌کنند. منتها دیگران در خفا انجامش می‌دهند و من در عیان. و اینست که دیگر گناهکاران به خاطر سادگیم بر من می‌تازند. الکسی فیودوروویچ، بگذار بگویمت که بهشت تو به مذاقم سازگار نیست؛ این بهشت تو، تازه اگر هم وجود داشته باشد، جایی مناسب برای آدمی محترم نیست. نظر خودم این است که به خواب می‌روم و دیگر بیدار نمی‌شوم، والسلام. اگر خوش داشته باشی می‌توانی برای آمرزش روانم دعا کنی. اگر هم خوش نداشتی، دعا نکن، به جهنم! فلسفه‌ام اینست. ...

آدمی هر قدر هوشمندتر باشد، افسردگی و بطالتش بیشتر است … جنایات و مکافات_داستایوفسکی

«امروز در پردیس سینمایی کوروش پیش از نمایش فیلم ساعت ۵ عصر؛ مهران مدیری با دو منتقد گفتگو می‌کند

بلیت‌های این مراسم به قیمت ۱۲ هزار تومان فروخته شده است». این خبر امروز خبرگزاری فرارو است.. پول بدهید تا مهران مدیری برایتان حرف بزند.. و ما همچنان دوره می‌کنیم. شب را و روز را. هنوز را. هنوز را … ….

دستت را تکان می‌دهی. مثل همیشه. می‌خواهی ببینی ساعت چند است

ولی ساعتی به دستت نبسته‌ای. ساعتت را برده‌اند. مثل خیلی چیزهای دیگر. دستت را تکان می‌دهی. با این‌که ساعتی به دست نداری. با این‌که قراری با کسی نداری. با این‌که کاری برای انجام دادن نداری. ساعت‌های تو را دزدیده‌اند. زمانت را دزدیده‌اند. ...

راجر: زندیگیت قبلا هم همینطور بوده؟ چرا آخه؟. ایو: مردهایی مثل تو!

راجر: مگه مردهایی مثل من چه مشکلی دارند؟. ایو: اونها به ازدواج اعتقاد ندارند. راجر: اما من دوبار ازدواج کردم. ایو: حالا منظورم رو فهمیدی؟. شمال از شمال غربی_ آلفرد هیچکاک

صداهای عجیب و وحشتناک در آسمان روستای دربند آستارا

Video file ( 00:55, 3.3 MB )

دانلود و مشاهده در تلگرام

فرهاد قنبری:. ✍ اسب مهدی خان یا اسب عزت خان

حال و روز این روز‌های حامیان اصولگرایان و اصلاح طلبان من را یاد حکایتی از یک آشنایی می‌اندازد. بنده خدایی می‌گفت: چندین دهه پیش ولایت ما توسط دو ارباب به نام‌های عزت خان و مهدی خان که برادر هم بودند اداره می‌شد. روزی دعوای بسیار شدیدی بین دو نفر از رعایا صورت می‌گیرد. مردم پس از سوا کردن آنها علت این دعوا را جویا می‌شوند. یکی از آنها با چهره‌ای برافروخته و صورتی خونی می‌گوید که این کوپی اوغلی (پدر سگ) می‌گوید که اسب مهدی خان از اسب عزت خان قوی‌تر است. در همین اثنا آن یکی هم می‌گوید این پدرسوخته باز حرف خودش را تکرار می‌کند تا آنقدر بزنمش تا بمیرد …این روزها حامیان اصولگرایان و اصلاح طلبان مثل کارد و پنیر به جان هم افتاده‌اند تا به یکدیگر ثابت کنند که «ژن خوب و رانت خواری» در میان اربابان شما بیشتر است. آنها با ملالت و رنجی وافر هر سوراخ سمبه‌ای را می‌گردند تا یک ژن خوب یا آتویی از سران جناح مقابل پیدا کنند تا سریع در فضای مجازی به نمایش بگذارند و بگویند این هم از آقازداده‌های اربابان شما، یک روز در مقابل حقوق‌های کلان، املاک نجومی را برملا می‌کنند، یک روز در مقابل آن آقا زاده خارج نشین ...

ناتانائیل! آخر کی همه کتاب‌ها را خواهیم سوزاند!

برای من خواندن اینکه شن ساحل نرم است کافی نیست، می‌خواهم پای برهنه‌ام این نرمی را حس کند. معرفتی که قبل از آن احساسی نباشد بیهوده است. های زمینی. آندره ژید

فروغ اگر نمی‌آمد. هیچ اتفاق خاصی رخ نمی‌داد. فقط دنیا

یک دختر کم داشت!. دنیا به چه درد می‌خورد. وقتی که یک دختر کم دارد!؟. صالحی

-جماعت خواب …اجتماع خواب زده … جامعۀ چرتی!!. -فرق میان قاتل و شاهد اینست که قاتل شاهد جنایت هم هست

اما شاهد قاتل نیست!!. -البته خواجۀ شیراز میگه: شاهده که کمر به قتل ادمی بسته. این قول حافظ ماست. -البته عرفای شما تعبیری دیگری از شاهدی دیگر دارن. پس فرق بسیاره بین شاهد و شاهد …. هزاردستان_علی حاتمی.

شرارت چهره‌های زیادی داره. ولی هیچکدومشون به اندازه تظاهر به پاکدامنی خطرناک نیست!

- دوشیزه سان شاین

نیاز به فریاد زدنم نیست. تا باورم کنند، تا بگویند:. «حق با کسی است که فریاد می‌زند»

ما به آرام سخن گفتن در زندانها. در اجتماعات مخفی در زیرزمین‌ها. هنگام اشغال خو گرفته‌ایم،. به کلمات کوتاه و رسای فراتر از هراس و دردمان،. به تقاطع‌های زمان، که لحظه‌ای با نورافکن‌های آینده روشن می‌شدند،. به کلمات شتابناک، تلخیصی کوتاه از زندگی. به تنها نکات اساسی نوشته بر پاکت سیگار یا بر کاغذ پاره‌ای. پنهان شده در کفش یا جیب پیراهنی. کاغذ پاره‌ای همچون پل بزرگی بر فراز مرگ …به یقین خواهند گفت که این همه هیچ نیست. ...

چهارطاقی دانشمندان ایرانی در دفتر سازمان ملل متحد در وین که در آن مجسمه‌هایی از چهار فیلسوف ایرانی

خیام. ابوریحان بیرونی. محمد زکریا رازی. و ابوعلی سینا قرار دارد.

هیچ چیز مرا متعجب نمی‌کند. مردی در اتوبوس گفت. نه رادیو

و نه روزنامه. و نه قلعه‌های بر بلندی‌ها. می خواهم که بگریم. راننده گفت: صبر کن تا به ایستگاه برسیم. آنجا هر قدر که خواستی تنهایی گریه کن. زنی گفت: من نیز. مرا نیز هیچ چیز متعجب نمی‌کند. فرزندم را در قبر خویش گذاشتم. تعجبی کرد و خوابید، بدون آنکه خداحافظی کند …دانشجویی گفت: مرا نیز هیچ چیز متعجب نمی‌کند. ...

چشم هایت،. چشم هایت، چشم هایت. سرشار از آفتاب اند،

آن سان که کشتزاران آنتالیا. در صبحگاهان اواخر ماه می. چشم هایت،. چشم هایت، چشم هایت. بگذار خمار آلوده و. خوشبخت بنگرند،. و تا آن جا که باور دارند. دلبستگی انسان را. به دنیا بنگرند،.

فرهاد قنبری:

در روز سه‌شنبه ۱۰ نوامبر ۲۰۰۹ در منطقه نویشات در چند کیلومتری هانوفر آلمان رابرت انکه دروازه بان تیم ملی آلمان و باشگاه هانوفر خود را به قصد خودکشی به زیر قطاری که با سرعت ۱۶۰ کیلومتر در ساعت حرکت می‌کرد انداخت و در دم جان سپرد. پس از این اتفاق همسر روبرت آنکه اعلام کرد روبرت پیش از ترک خانه‌اش به قصد خودکشی، از خود یک نامه به جای گذاشته که در آن از اینکه افسردگی خود را پنهان نگاه داشته عذرخواهی کرده‌است. پزشک آقای آنکه نیز اعلام کرد از سال ۲۰۰۳ مشغول درمان او بوده‌است. آقای مارکسر گفت: «او از افسردگی و ترس از شکست رنج می‌برد.». رابرت انکه روز خودکشی سر تمرین حاضر نشده و به مدت هشت ساعت با خودرو شخصی اش در شهر چرخیده بود …کسی نمی‌داند در آن هشت ساعت چه در ذهن انکه چه میگذشته است ولی آنچه می‌توان حدس زد جهانی تاریک و کوچک شده بود که دیگر اجازه نفس کشیدن به او نمی‌داده است. خود کشی رابرت انکه و برخی از افراد ثروتمند مشهور و بازیگران هالیوود در اوج شهرت و رفاه نشان می‌دهد افسردگی محصول جهان مدرن و سبک زیست انسان مدرن است. در این آزار کشنده انزوا، تنهایی و افسردگی تمام ساکنان کره زمین درگی ...

یکی از عوامل اصلی عظمت هنرمندان تناقضی است که در وجود آن‌ها خود را آشکار می‌کند، اخوان ثالث نیز از این لحاظ نمودار برجسته‌ای بود ا

در ارتباط با اکنون و گذشته ایران که برای او تجزیه‌ناپذیر بودند، او همواره گرفتار نوعی تناقض بود. عشق و نفرت، یا حب و بغض توأمان او نسبت به «باغ بی‌برگی» که رمزی است از ایران معاصر، انگیزه زیباترین خلاقیت‌های شعری اوست. کدکنی ...

فرهاد قنبری:

فروید معتقد بود «هر چه معصوم‌تر و بی گناه‌تر باشیم، هر چه بیشتر به فرمان ابرمن گوش فرا دهیم و از کامجویی بپرهیزیم بیشتر احساس گناه می‌کنیم زیرا هر چه بیشتر از آن فرمان ببریم فشارش را بر ما بیشتر می‌شود». هر میزان اجازه دهیم وجدان بر ذهنمان فشار آورد عذاب بیشتری را تحمل خواهیم کرد، درست مانند فرد وسواسی که هر چه بیشتر بر تمیز بودن تاکید کند بیشتر درگیر شست و شو خواهد شد، به گونه‌ای که پس از شست و شوی بیشتر نه تنها به تمیزی نخواهد رسید بلکه همه جا را پر از نجاست و کثیفی خواهد دید …بسیاری از عرفا روزی بیش از چندین ساعت مشغول راز و نیاز و عبادت بودند ولی باز بیشتر از همه احساس گناه و زبونی می‌کردند و سختی و ریاضت بیشتری بر جسم و جانشان تحمیل می‌کردند …امام محمد غزالی روزانه ساعت‌ها مشغول عبادت بود، اما همچنان بار سنگین گناه را بر شانه‌های خود احساس می‌کرد به گونه‌ای که سالها زندگی خود را رها کرد و هر روز به مسجد رفته و خویش را در آنجا محبوس می‌داشت و گاه به آب و جارو کردن مسجد و خدمتگزاری زائران می‌پرداخت …هر میزان به ندای ابرمن گوش دهیم، وجدان معذب فشار، تحکم و سلطه خود را بیشتر می‌کند به ...

دکتر: «می‌دانم که درک می‌کنی، تو یک رویای ناامیدانه هستی … نه رویای انجام دادن کاری، بلکه تنها رویای بودن؛ هر لحظه آگاه و هوشیار و

نه، کار خیلی زشتی است، کاری که نباید کرد؛ اما می‌توانستی بی‌حرکت شوی، ساکت بمانی، در این صورت دست کم دیگر دروغ نمی‌گویی، می‌توانی خودت را از همه جدا کنی یا در اتاقی مبحوس بمانی، به این ترتیب دیگر مجبور نیستی نقش بازی کنی، ماسک به صورت بگذاری و شکلکهای دروغین بسازی، یا لابد اینطور فکر می‌کنی؛ اما حقیقت به تو نیرنگ می‌زند، مخفیگاه تو مهر و موم نیست، زندگی از هر روزنه‌ای به درون نشأت می‌کند، و تو مجبوری عکس‌العمل نشان دهی، هیچکس نمی‌پرسد که آیا این بازتاب اصیل است یا نه، آیا تو واقعی هستی یا ساختگی، این تنها در تئاتر مسئله مهمی است؛ راستش را بخواهی حتی در آنجا هم مهم نیست! … الیزابت، من می‌فهمم که تو عمدا ساکت می‌مانی، حرکت نمی‌کنی، تو این فقدان اراده را در وجودت نظم بخشیده‌ای، این را می‌فهمم و تو را تحسین می‌کنم، فکر می‌کنم باید آنقدر بازی را در این نقش ادامه دهی تا علاقه‌ات نسبت به آن از بین برود، بعد می‌توانی این نقش را رها کنی، مثل نقش‌های دیگرت.». برگمان ...

فرهاد قنبری:. از جدیدترین اختراعات بشر، ابزاری که برای نابودی طبیعت دیگر زحمت زیادی طلب نمی‌کند

اگر بمب‌ها و تانک‌ها برای نابودی بخشی از انسان‌ها ساخته می‌شوند. این ابزار برای نابودی کل حیات بشریت ساخته شده است …مخترع و دانشمند در مقام فرانکنشتاین قرار گرفته است. او صبح تا شب در آزمایشگاهها و کارخانه‌ها مشغول آزمایش و کشف تولید است. تنها منطق او دریافت پول و مزایا و سود بیشتر است. دانشمند و تولید کننده به ندرت به نتیجه اعمال خود می‌اندیشد. گاهی در حال آزمایش جدیدترین بمب هسته‌ای است، گاهی در حال تولید موشک دور برد با قدرت تخریب بیشتر، گاهی در حال کشف بمب بیولوژیکی جدید و گاهی هم در حال تولید ابزاری بر ای نابودی آسانتر طبیعت، دانشمند امروز غرق در مادیات و تشویق شدن‌ها یک لحظه به این نمی‌اندیشد که شاید محصول تولید و کشف شده توسط او جان همه بشریت از جمله خود او را بگیرد …به گفته آدورنو تاریخ بشر حرکتی در مسیر توسعه و آزادی نیست، بلکه حرکتی از بربریتی به بربریت جدید است. «تاریخ جهانی حرکتی از وحشی‌گری به سوی انسان گرایی نیست. بل حرکتیست از تیر و کمان به بمب مگاتونی». telegram. ...