‍ فرهاد قنبری:. عشق_ میشائیل هانکه

‍ فرهاد قنبری:
عشق_ میشائیل هانکه

وقتی پای هانکه در میان است باید حواسمان را حسابی جمع کنیم، او یک سادیسمی تمام عیار است.
طبیعی است از فیلمسازی که کارگردان محبوبش پازولینی و فیلم محبوبش سالو است نباید انتظار روایت های جذاب و شیکی در ستایش از زندگی داشت.
فیلم های هانکه مدام همچون چنگالی بر روی مغز مخاطب کشیده و خراش ایجاد می کنند به گونه ای که گاهی با تمام وجود دلمان می خواهد که به پای او بیفتیم و التماس کنیم که دیگر بس است.
البته این همان چیزی است که هانکه به دنبال آن است، او تلاش می کند تمام نقاب های تمدنی مان را کنار بزنیم و بی پرده با مغاک تاریک و ترسناک درون مان مواجه شویم.
در تماشای فیلم های هانکه همیشه باید آماده آزار دیدن بود. و چه آزاری سختتر از تحمل دو ساعته شخصیت به غایت نفرت انگیز و قابل ترحم معلم پیانو؟ چه آزاری ترسناک تر از ویدئوهای و تصاویر مجهول فیلم پنهان؟ چه آزاری شدیدتر از تصاویر تجاوز و خشونت های روبان سفید؟ یا تماشای لذت جویی دو خونخوار با نزاکت در بازی های مسخره؟ و.....

امروز با چنین ذهنیتی به سراغ فیلم " عشق" رفتم و از قبل یقین داشتم روایت هانکه از عشق روایتی متفاوت از آن چیزی است که می بینیم و می دانیم.‌

فیلم داستان زندگی پیرمرد و زنی است که به نظر می رسد سالهای سال یکدیگر عاشقانه زیسته و حال نقطه پایان زندگی را بیش از پیش احساس می کنند‌.
هانکه روزهای پایانی و غمناک زندگی زن و چگونگی مواجه شوهرش با ناتوانی، درد و رنج های او را روایت می کند. زنی هنرمند و مغرور که حالا توانایی انجام پیش پا افتادترین امور زندگی روزمره را ندارد و احساس رنج و تحقیری فراوان به شدت آزارش می دهد. همسر او با خونسردی و متانتی تمام تلاشش را برای بهبود و کاهش دردهای او انجام می دهد و در نهایت سخت ترین و عاشقانه ترین تصمیم را می گیرد و در یکی از آن سکانس های غافل گیر کننده هانکه ای با گذاشتن بالش بر صورت و فشار بر آن به زندگی پر رنجش همسرش پایان می دهد.

"عشق" هشداری بر پژواک صداهای تنهایی انسان است و این پیام را دارد که شاید تنها عشق است که می تواند راه نجات و فراری از این تنهایی آزار دهنده پیش پایمان بگذارد.
پیرمرد و پیرزنی فراموش شده در گوشه ای از یک آپارتمان شیک در پاریس تنها نقطه اتصال شان به زندگی و تحمل آن همان عشق میان یکدیگر است. عشقی که آنها را به زندگی و مرگ و جاودانگی متصل می کند.
این فیلم بیشتر از آنکه ترسناک و غیر قابل تحمل باشد اندوهناک و غم انگیز است.

پ.ن: صرفا برداشت های خود به عنوان ببینده آماتور سینما و برخی فیلم ها را می نویسم..
@kharmagaas