شب به پایان راهش نزدیک می‌شود.. ما را هرگز خوابی نیست.. بیدار می‌مانیم تا سپیده دمان

شب به پایان راهش نزدیک می‌شود.
ما را هرگز خوابی نیست.
بیدار می مانیم تا سپیده دمان.
منتظر می مانیم تا خورشید چکش اش را بر تارک خانه ها بکوبد.
منتظر می‌مانیم تا خورشید چکش اش را بر پیشانی هایمان بکوبد.
بر قلب هایمان بکوبد.
آنقدر بکوبد تا صدا شود.
آنقدر تا صدا شنیده شود.
صدایی دیگرگونه.
چرا که سکوت پر از صدای گلوله ی اسلحه هاییست که نمیدانیم از کجا شلیک می‌شوند.

@kharmagaas
یانیس ریتسوس