فرهاد قنبری:. دانشکده‌های علوم انسانی (پرورش اندیشمند یا داف!)

فرهاد قنبری:
دانشکده های علوم انسانی ( پرورش اندیشمند یا داف!)

✅ دانشکده های علوم انسانی بر اساس نیازهای هر کشوری در برهه ای از تاریخ ایجاد شده اند.
اگر در کشوری رشته جامعه شناسی، مشاوره یا علوم سیاسی به عنوان یک رشته دانشگاهی ترسیم و گنجانده شده به این علت بوده است که تصمیم گیران آن کشور به این نتیجه رسیده اند که برای آسایش و امنیت، پیرایش جامعه و کاهش آسیب های اجتماعی و دفاع از منافع ملی به افرادی با چنین تخصص هایی نیازمندند.
دانشکده های علوم سیاسی، جامعه شناسی و فلسفه در اکثر نقاط جهان به دانشکده هایی که وظیفه آموزش و تربیت، منتقدان، سیاست مداران، دیپلمات ها و اندیشمندان را بر عهده دارند معروفند. این دانشکده ها اغلب با سخت گیری های خاصی در پذیرش اساتید و دانشجو سعی می کنند افراد با ورزیدگی ذهنی و ضریب هوشی بالا را به خدمت بگیرند تا در آینده در ساخت جامعه ای قدرتمند و سالم از آنها استفاده نمایند.‌

✅ در ایران وقتی وارد دانشکده علوم سیاسی یا جامعه شناسی فلان دانشگاه می شویم انگار به یک مهمانی خودمانی دعوت شده ایم که در آن همه با آرایش و پیرایش خاصی ظاهر شده اند.
در حالی که انتظار داریم در هر گوشه ای از این دانشکده ها دانشجویان گرم مباحث در مورد سیاست و جامعه و فرهنگ باشند، چند نفری را میبینیم که با آینه های کوچک جیبی در حال پیاده کردن آخرین مدل های آرایش مو و صورت هستند و در سوی دیگر چند جوان با شلوار آویزان در حال تحلیل داف های ورودی ترم جدید بوده و عده ای دیگری هم سعی در مخ زنی با نیچه، دریدا و فوکو دارند.
این دانشکده ها که با هدف تربیت سیاست مدار و اندیشمند تشکیل یافته است در نهایت با تربیت دو جین داف و چند ریش داعشیی، کلاه چه گوارایی که در علف و گل کشیدن تبحر خاصی دارند به کار خود خاتمه می دهند.

✅ در ایران این رشته ها نه بر اساس نیاز جامعه بلکه به صورت کاملا متفاوتی ترسیم و طراحی شده اند.
برخی از واحدهای درسی این رشته ها با نام واحدهای عمومی به غیر کاربردی ترین واحدهای درسی مانند اخلاق و تاریخ عربستان و... اشاره دارد که اغلب دانشجویان به آن واحد درسی به عنوان کلاس " فان" می نگرند که برای ساعتی می توانند سر به سر حجت الاسلام های که می خواهند خود را مدرن و دموکرات نشان دهند و با پیشوند دکتر شناخته شوند، بگذارند.
بخش عظیم دیگری از واحدهای درسی این رشته ها به حفظ نظریه های ترجمه شده اندیشمندان غربی اختصاص دارد که دانشجویان بدون فهم کاربرد آنها را شب امتهان حفظ کرده و نمره قبولی می گیرند.
در نهایت برخی واحدهای درسی من درآوردی و بی معنی که با نام بومی سازی علوم انسانی به خورد دانشجویان داده می شود هم بخش دیگر کلاس های این دانشجویان را تشکیل می دهد.
این واقعیت رشته های مهم علوم انسانی در ایران است. علومی که نه بر اساس نیازهای جامعه بلکه برای رفع تکلیف و اتلاف وقت جوانان طراحی شده است و عملا هیچ بازده ای ندارد. در این سیکل مضحک و معیوب فارغ التحصیل رشته مشاوره تنها چیزی که نمی داند مشاوره است و دانشجوی جامعه شناسی و سیاست نه جامعه را می شناسد و نه درکی از مفهوم سیاست دارد.
فارغ التحصیل چنین دانشکده هایی نه منتقد و آسیب شناس اجتماعی و آگاه به امور بین الملل بلکه در بهترین حالت می تواند کارمند ساده ای در فرمانداری یا شهرداری شهرستان خود باشد.

✅ درک و شناخت اغلب این فارغ التحصیلان از سیاست و جامعه و روابط بین الملل با درک و شناخت کسی که مخاطب دائمی شبکه بی بی سی و صدای آمریکا یا شبکه خبر است تفاوت خاصی ندارد.
در دانشکده های علوم انسانی ایران با این اساتید و این واحدهای درسی اگر تتلو و کیم کارداشیان هم در آن ثبت نام کنند چهار سال بعد با مدرک کارشناسی فلسفه، تاریخ و جامعه شناسی از آن خارج خواهند شد.
Telegram.me/kharmagaas