‍ فرهاد قنبری:

‍ فرهاد قنبری:
در میان تمام چهره های ماندگار تاریخ سینما چارلی چاپلین از جایگاه ویژه ای برخوردار است. جایگاهی که چاپلین را در کنار ماندگارترین چهره های تاریخ هنر و یکی از چهره های برجسته قرن بیستم قرار می دهد.
فرقی نمی کند کسی به سینما علاقه دارد یا نه، فرقی نمی کند در کدام کشور شهر یا روستا زندگی کند، فرقی نمی کند کسی حتی نام یک بازیگر و کارگردان تاریخ سینما را می داند یا نه، ولی همه چارلی چاپلین را می شناسند، کافیست که برای لحظه ای تصویر او از تلویزیون پخش شود تا همه با لبخندی بر گوشه لب، نام و تصویر او را از ذهن بگذرانند.
چاپلین با آن پاهای پرانتزی و راه رفتن های خاص خودش، با آن کلاه و عصای همیشگی و سیبیل و قد کوتاه، یکی از بزرگترین خالقان زیبایی در عالم هنر بود.
چارلی، دوست داشتنی ترین ولگردی است که تاریخ بشر تا به امروز به خود دیده است، ولگردی که با معصومیت خاص و ذهن همیشه کودکانه اش بدون هیچ هدف و برنامه ریزی در مسیر رویدادهای مختلف قرار می گیرد و پس از مواجه با آنها مسیر بی خانمانی خود را ادامه می داد.
اگر هنر اصیل فراتر از زمان و مکان و وابسته به تجربه شخصی هر فرد با اثر هنری است، آثار چاپلین چنین ویژگی و خصوصیتی را دارا بود.
اغلب آثار مهم چاپلین در زمانی ساخته شده است که هنر سینما برای بیان خود به تصویر محض متکی بود و چارلی چاپلین خود بهتر و رساتر از تمامی زبان ها مخاطبانش را از هر فرهنگ و ملیت و قومی جذب می کرد و با زبان مشترکی با همه آنها سخن می گفت ( زبان مشترکی که نیاز به هیچ زیرنویسی نداشت) و هر کس بر اساس نوع نگاه و جهانبینی خود آن را تفسیر و تماشا می کرد.

چاپلین از آن دست انسانهایی است که با حضورشان جهان را به جای بهتری برای زندگی کردن تبدیل کرده اند.
تاریخ سینما بدون چاپلین چیز بزرگی کم داشت.