فرهاد قنبری:

فرهاد قنبری:
چیزی که سبب شده است زنده بودن را تقریبا با ارزش بدانم و بگویم زندگی تقریبا به زیستنش می ارزد، بعد از موسیقی، دیدار با قدیسان است، قدیسانی که همه جا حضور دارند.
مقصودم از قدیسان مردمانی است که در جامعه ای که به شکل تکان دهنده ای بی آبروست آبرومندانه رفتار می کنند.

«کورت ونه گات»

پس از وقوع زلزله و آسیب های فراوان آن، رفتارهایی که نشان از امیدواری، انسانیت، عزت نفس و مناعت طبع باشد بسیار مشاهده شد.
بارها گفتیم و نوشتیم از جامعه ای که تمام ارزش های خود را به پول و ثروت اندوزی تقلیل داده است، از مردمانی که از زندگی لاکچری خود مدام تصویر و ویدئو ساخته و در فضاهای مجازی به نمایش می گذارند، از مسئولانی که اخبار اختلاس و دزدی هایشان مدام مخابره می شود، از رسانه ها و نظام آموزشی که تمام ارزش ها و آموزش های خود را حول پول و ثروتمند شدن صورت بندی می کنند، از خانواده هایی که از فرزندان خود پزشکان و مهندسانی پولدار را طلب می کنند و.....

با همه این شرایط باید اذعان کرد کم نیستند افرادی که در همین جامعه زیسته و رشد یافته اند اما ارزش هایی فراتر از ارزش های مورد پسند گفتمان حاکم بر جامعه را برگزینده اند، افرادی که در اوج فقر و تنگدستی از هر اختلاسگر و زر اندروزی، بی نیازترند.

از آسیب دیدگانی که در عین نیاز از تحویل کالاهای اهدایی صرف نظر می کردند تا به همنوعان نیازمندتر خود برسد تا مستمری بگیرانی که دریافتی ماهیانه خود را به آسیب دیده گان اهدا می کنند.
telegram.me/kharmagaas