برای چه گوارا.. و مرد افتاده ‏بود.. یکى آوازداد: دلاور برخیز!

برای چه گوارا

و مرد افتاده ‏بود .
يكى آوازداد : دلاور برخيز !
و مرد همچنان افتاده ‏بود .
دو تن آوازدادند : دلاور برخيز !
و مرد همچنان افتاده ‏بود .
ده‌ها تن و صدها تن خروش برآوردند : دلاور برخيز !
و مرد همچنان افتاده ‏بود .
هزاران تن خروش برآوردند : دلاور برخيز !
و مرد همچنان افتاده ‏بود .
تمامى‌‏ آن‏ سرزمينيان گرد آمده اشك‌ريزان خروش برآوردند :
دلاور برخيز !
و مرد به ‏پاى برخاست
نخستين كس را بوسه‌ئى داد
و گام در راه نهاد .
@kharmagaas

گارسیا مارکز
جزیره‌ها و جباران
مترجم:احمد شاملو