فرهاد قنبری:. گریز از ممنوعیت‌های خدایان اقتدار

فرهاد قنبری:
گریز از ممنوعیت های خدایان اقتدار

⏺ داستایوفسکی در برادران کارامازوف می گوید: اگر خدا نباشد همه چیز مجاز است.‌ در مقابل این گزاره، ژاک لاکان روانکاو فرانسوی معتقد است: اگر خدا نباشد هیچ چیز مجاز نیست.
تز لاکانی بر این قاعده استوار است که انسان در هنگام وجود خدا (منبع اقتدار و عامل ایجاد محدودیت و ممنوعیت ها) میل بیشتری برای شکستن اقتدار پدر دارد و به این دلیل به انجام کنش های مختلف مبادرت می ورزد.
تز لاکانی "اگر خدا نباشد هیچ چیز مجاز نیست" یعنی اگر "خدا باشد (و هر میزان عبوس تر و مقتدرتر انگیزه انجام کنش و شکستن ممنوعیت ها بیشتر است) شاید در هیچ جامعه ای مانند چند دهه اخیر ایران خود را نشان نداده است.

⏺ دوران دبیرستان برای کشیدن یک نخ سیگار به دور از چشم مدیر و معاونان مدرسه حاضر به پذیرش هر خطر و ریسکی بودیم، سیگاری که نه تنها لذتی نداشت بلکه به علت مبتدی بودن در مصرف آن اغلب باعث سرگیجه و حالت تهوع مان می شد، اما لذت تخطی از قانون آنقدر زیاد و دلچسب بود که حاضر بودیم ساعتی سردرد و فشار و استرس را تحمل کنیم و در دل خود به ریش مدیر و معاونان سخت گیر مدرسه بخندیم (هر میزان مدیر سخت گیرتر می شد عزم ما برای شکستن قانون و اقتدار او راسختر می شد. به خاطر دارم که یک بار مدیر مدرسه به علت بی انظباطی یک سیلی به من زد، به حالتی بغض کرده و گریان گفتم: بیرون مدرسه حسابت را می رسم. همین گفته من باعث شد چند سیلی دیگر هم بخورم که در نهایت به اخراجم از دبیرستان و ترک تحصیل و سپس ادامه درس در شرایط سخت به صورت متفرقه منجر شد. اما لذت آن تخطی و گفتن آن جمله آنقدر زیاد بود که هیچگاه از کرده خود پشیمان نشدم)
شاید از کشیدن یک نخ سیگار به صورت قایمکی و به دور از چشم پدر از تمام سیگار هایی که کشیده ایم لذت بیشتری نصیب مان کند. لذتی که در واقع حاصل از تخطی از اقتدار پدر است نه کشیدن سیگار.

⏺ در خبرها مدام می خوانیم که مصرف مشروبات الکی در ایران از کشورهایی دیگر که جمعیتی معادل ایران دارند به مراتب بیشتر است.
این مصرف بیش از اندازه مشروبات که گاها به علت غیر استاندارد بودن با خطرات زیادی نیز همراه است بیشتر به علت تخطی از قانون و لذت شکستن ممنوعیت است. یا مردان جوانی که با شور و شعفی خاص از تعداد دخترهایی که با آنها رابطه داشته اند سخن می گویند بیشتر هدفشان اذعان به شکستن ممنوعیت های قانون و نشان دادن قدرت خویش است وگرنه در شرایط آزاد و بدون محدودیت چیزی جذاب برای تعریف کردن نیست.(در یک نظر سنجی هفتاد درصد جوانان فرانسه حضور در یک پارتی را به عشق بازی با معشوق خود ترجیح می دهند..)

⏺ در وضعیتی که پدر(در مفهوم مرجع اقتدار) می خواهد همه حوزه ها را تحت کنترل خود داشته باشد، گرایش به گریز از اقتدار از همیشه بیشتر خواهد شد.(شاید کسی فکر نمی کرد چند دهه پس از زمانی که فاحشه ها را در تهران آتش زده و درب فاحشه خانه ها را پلمب می کردند وضعیت شهرهای ایران به گونه ای باشد که مجبور باشند برای الزام حجاب در ورودی هر سازمان و دانشگاهی مامور حراست و بررسی پوشش قرار دهند.
در آن زمان کسی فکر نمی کرد که چند دهه بعد در پایتخت ایران مردان به خود اجازه خواهند داد مقابل هر زنی توقف کرده و قصد سوار کردن یا به اصطلاح خودشان بلند کردن او را داشته باشند)
اینکه یک مرد چگونه به خود اجازه می دهد به تمام زنان شهر به چشم فاحشه هایی نگاه کند که ممکن است سوار ماشین او شوند حکایت غم انگیزی از چهره دیگر این ماجراست...

⏺ ایران امروز جامعه خاصی است.
جامعه ای با ممنوعیت ها و در عین حال لذت وافر برای شکستن آن ممنوعیت ها
لذت خرید ماهواره، لذت مصرف مشروبات، لذت روابط متعدد با جنس مخالف، لذت استفاده از واژه های اروتیک و رکیک در گفتار روزمره، لذت پوشیدن لباس های غیر متعارف، لذت ...... این چهره گریز از اقتدار(خدای مد نظر لاکان) ایرانیان اغلب در سفر های خارج از کشور خود را به وضوح نشان می دهد. از سبک پوشش و آرایش ظاهری گرفته تا بد مستی های شبانه در دیسکوها، از سرازیر شدن به پاتایا تا سعی برای عرضه خود به چشم غربی ها و شرقی ها به آن صورتی که فکر می کنیم آنها می پسندند ..... همه و همه نشانی بر این است که حق با لاکان است و در صورت وجود خداست که همه چیز (آن همه به شکل افراطی آن) مجاز است..
@kharmagaas