فرهاد قنبری:

فرهاد قنبری:
تئاتر «این یک پیپ نیست» ساخته محمد مساوات، نمایشی پست مدرن از زندگی دو برادر به نام های جان و جیم است.
برادرانی که شخصیت هر کدام از آنها را دو نفر در متفاوت اجرا می کنند.

نام نمایش برگرفته از عنوان اثر مهم رنه مگریت، نقاش سورئالیست بلژیکی است. مگریت، یک پیپ را نقاشی کرد و زیر آن با خطی خوانا به زبان فرانسه نوشت: این‌یک پیپ نیست.بعدها میشل فوکو با تماشای این نقاشی کتاب کوچکی با همین نام (به فارسی هم ترجمه شده است) را نگاشت.

نمایش با توجه به سبک و سیاق حاکم بر جریان داستان راوی دنیاهای ذهنی متفاوت است.
در این نمایش مرز میان واقعیت و خیال به هم ریخته است به گونه ای که تماشاگر در دنیایی از سوالات و پرسش هایی که در مقابلش ایجاد شده قدرت درک واقعیت را از دست می دهد.
به نظر یکی از اهداف کارگردان هم همین است. او می خواهد بگوید واقعیت وجود ندارد و افراد از پرسپکتیوهای مختلف واقعیت ها را برای خودشان قوام و شکل می بخشند.

نمایش به نوعی با بازی زبانی همراه است. صدای بازیگران به صورت نامفهوم و ریزی در سالن پخش شده و بعد از مکث چند ثانیه دیالوگ ها به صورت فارسی دوبله می شود.

در این نمایش سیالیت و عدم قطعیت، هویت در جابه جا شدن نقش ها به خوبی تصویر می شود.

این یک پیپ نیست تماشاگر را با سوالات بسیاری سردر گم کرده و راهی خانه می کند.
اینکه آیا تمام این اتفاقات در ذهن و خیال یکی از سوژه ها اتفاق افتاده است؟؟
اینکه داستان یک خواب را تماشا کرده است؟
اینکه چه کسی حقیقی بود و چه کسی خیال و سوالاتی از این قبیل

با اینکه نمایش در برخی از بخش ها خسته کننده و حوصله بر می شود ولی در نوع خود نگاه و سبک نوع و بدیعی را به نمایش می گذارد.
@kharmagaas