فرهاد قنبری:

فرهاد قنبری:
افغان ها در زمان صفویان بخشی از قلمرو حکومتی صفویان به شمار می رفتند که مثل تمام ساکنان این قلمرو وسیع از خشونت و ظلم و ستم حاکمان و گماردگان حکومت در رنج و محنت شدید بوده و به ستوه آمده بودند به گونه ای که در نهایت دست به شورش زده و به سمت پایتخت صفویان در اصفهان حرکت کردند، آنها در نهایت با اشغال اصفهان شاه تریاکی و هپروتی(سلطان حسین) صفوی را مجبور به کناره گیری و واگذاری قدرت به محمود افغان نمودند.

آنها پس از این رویداد به مدت هفت سال (1722_1729) بر اصفهان و ایالت های اطراف حکومت کرده و توسط شورشی دیگری به نام نادر افشار کنار گذاشته شدند.
این قبیل شورش ها و کنار زدن سلسله های حکومتی و جایگزینی آن با سلسله دیگر تاریخی به درازای تازیخ ایران دارد، وجه مشترک تمام این سلسله ها نیز ظلم و ستم و خشونت افسار گسیخته بوده است. روزگاری این علم طغیان در دست اسماعیل صفوی ، روزی در دست نادر افشار و روزی در دستان آقا محمد خان قاجار بوده است.

حال سوال اینجاست: این خوشحالی زاید الوصف نویسنده این سطور از کنار زده شدن یک حکومت شورشی و ستمگر( اشرف افغان) توسط یک خون خوار دیگر (نادر افشار) چه دلیلی دارد که واژه تحقیر آمیز «تار و مار »استفاده کرده است ؟ واژه ای که بار حماسی خاصی به یک طرف ماجرا و بار تحقیری شدیدی برای طرف مقابل در خود مستتر دارد.
در اغلب شهرهای ایران دانش آموزان افغانستانی در کنار دانش آموزان ایرانی در حال خواندن همین کتاب تاریخ( که صفحات مشترک تاریخ سرزمین شان است) احساس توهین و تحقیر می کنند، مسئله ای که ظاهرا برای نویسنده نژاد پرست و کوته بین این سطور ارزش چندانی نداشته است.
telegram.me/kharmagaas