فرهاد قنبری:. چند نکته در مورد وزارت بهداشت

فرهاد قنبری:
چند نکته در مورد وزارت بهداشت

✅ سیستم پذیرش دانشجو در رشته پزشکی شرایط خاص خود را دارد. با اینکه سالیانه پذیرش دانشجو در رشته های مختلف به ویژه علوم انسانی به صورت فله ای و بدون توجه به بازار کار در حال گسترش است، در رشته پزشکی قضیه کاملا متفاوت است.
پذیرش دانشجو در رشته های علوم پزشکی هیچگونه افزایشی نمی یابد و با اینکه همه رشته ها به صورت شبانه دانشجو می پذیرند هنوز در رشته پزشکی این اتفاق نمی افتد. این مسئله باعث شده است هنوز رشته پزشکی به عنوان تافته ای جدا بافته در میان رشته های دانشگاهی نگریسته شود، به گونه ای که جامعه به پزشکان به چشم تنها نوابغ و نخبه های جامعه نگاه می کند که هر کسی توانایی و هوش، تحصیل آن را ندارد.
در حالی که صدهها هزار نفر فارق التحصیل بیکار رشته های مختلف با مدرک فوق لیسانس و دکترا وجود دارد ولی اگر چند صد نفر پزشک بیکار وجود داشته باشد سریع به چشم می آید.
در واقع این شیوه پذیرش دانشجو باعث شده است ناخوداگاه پزشکان در سطح بالاتری از سایر تحصیل کردگان دانشگاهی قرار گیرند که همگان حق دریافت دستمزد و حقوق بالاتر آنها را به رسمیت بپذیرند.

✅ بر اساس آمارها متوسط درآمد یک پزشک متخصص در ایران چیزی حدود بیست و پنج تا صد برابر یک معلم و کارگر است، این در حالی است که در جامعه آمریکا این تفاوت بین پنج تا شش برابر درآمد یک کارگر و در آلمان حدود چهار تا پنج برابر یک معلم و کارگر است.
درآمد اغلب پزشکان متخصص در ایران ازهمتایان غربی شان بیشتر است، در حالی که درآمد یک کارگر یا معلم در ایران چیزی حدود یک دهم کارگر و معلم غربی است. امروزه یک معلم یا کارگر در ایران باید یک دهم کارگر غربی درآمد داشته باشد و هزینه ای برابر جامعه غربی برای خدمات پزشکی پرداخت نماید. (به عنوان مثال یک کارگر برای ترمیم یک دندان خود باید حداقل درآمد نصف یک ماه خود را بپردازد، در حالی که این پول، درآمد نیم ساعت کار همان دندانپزشک است)

✅ در اکثریت کشورهای جهان رابطه بیمار و پزشک از طریق نهادی به نام بیمارستان یا درمانگاه برقرار می شود.
رابطه پزشک و بیمار یک رابطه دوسویه مانند رابطه تجار یا معامله گران نیست که هر دو طرف بر اساس نگاه به منافع و سود خود آن را پذیرفته یا کنار بگذارند. بیمار به علت نیاز ضروری به درمان هر میزان دستمزدی که پزشک طلب می کند را باید پرداخت کند و همین امر باعث می شود نوع رابطه پزشک و بیمار در ایران چیزی شبیه رابطه ارباب و رعیت در قرون وسطا باشد. نوع رابطه ای که در آن یک طرف قانون را مشخص می کند و دیگری مجبور به پذیرش آن است.
بر اساس چنین نگاهی (معامله یک طرفانه ای) بسیاری از پزشکان متخصص حتی خود را ملزم به پاسخگویی یا امضاء رسید در مقابل وجه دریافتی خود نمی دانند و بر اساس دلخواه و انصاف خود از بیماران ( مشتریان) وجه طلب می کنند.

✅ بسیاری از پزشکان متخصص بدون توجه به تعرفه های وزارت بهداشت و تایمی که موظفند برای بیماران بگذارند، رقم های بسیار بالاتری را طلب می کنند. این پزشکان که اغلب برای فرار مالیاتی استفاده از کارتخوان های بانکی را قدغن کرده اند، تایم و زمان کمتری از قانون مصوب صرف بیمار کرده و مدام مشتری های بیشتری را پذیرا می شوند.
پزشکانی که در کنار کار پزشکی به دلالی و سودجویی از طریق فشار به فروشندگان لوازم پزشکی یا بساز بفروشی نیز مشغولند.

✅ در راس وزارت بهداشت وزیر اولترا میلیاردی قرار دارد که به زندگی اشرافی خود افتخار می کند و درآمد و حقوق های نجومی پزشکان را حق طبیعی و مسلم آنان می داند. ایشان بدون توجه به سطح درآمد مردم و سرانه درآمد ملی پایین معتقد است که پزشک در ایران باید به مانند پزشکان کشورهای پیشرفته درآمد داشته باشد و وظیفه جامعه و دولت است که این هزینه را پرداخت کند.
وزیر بهداشت به جای اینکه در مقابل این فساد گسترده مقابله نماید خود یکی از عوامل تشدید این وضعیت بوده است.
@kharmagaas