من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii
فرهاد قنبری:. دنیای مجازی و درک واقعیت
فرهاد قنبری:
دنیای مجازی و درک واقعیت
⏺ دنیای رسانه ای و مجازی قدرت درک واقعیت را خدشه دار کرده است.
امروز با افرادی مواجه هستیم که در مقابل هر نوع خشونت، ارعاب و بلای طبیعی سعی می کنند تا خود را سریعا به محل حادثه رسانده و همچون یک فیلم سینمایی جذاب به تماشا بنشینند یا با گرفتن فیلم و عکس سلفی خود را در دل ماجرا بنشانند.
⏺ به گفته بودریار فیلسوف فرانسوی: «در رسانهها شاهد گسستگي نشانهها و پيامها از يکديگر هستيم. رسانهها انواعي از نشانهها با پيامهاي متضاد را در برنامههاي خبري، تفريحي، مستند، گزارشها، فيلمها، مناظرات سياسي و غيره و به کمک توانمنديهاي فني رسانه اي و به صورت متوالي در کنار هم ميچينند. روند کلان اين پيامهاي متوالي، يک تأثير کلي دارد که ما را به مصرف صِرف ميکشاند. با توجه به منفعت احساسي و منحصر به فرد گفتمان مصرف، ديگر گفتمانها به نفع آن کنار ميروند. وضعيتهاي تأثر آور و وقايع غير منتظره، که به سرعت و به وفور در اختيار مخاطب گذاشته ميشود، به گفتمان کالايي منتقل ميشود. ناملايمات از طريق تدوين خنثي ميشوند. همين ناملايمات براي مصرف آماده ميشوند. حادثه تاريخي با يک نمايش جنجالي کاذب برابري مييابد. بنابراين، پيام تلوزيون تصاوير ارسالي نيست، بلکه روشهاي جديد ارتباط و درکي است که تحميل ميکند. در اين جا، شاهد يک نظام خوانش هستيم که آنچه در آن مهم است، انسجام دروني اين نظام خوانش است و حقيقت جهان يا تاريخ آن ديگر مطرح نخواهد بود. در اين وضعيت، ميتوان گفت رسانه خود را به شکل پيام بر مخاطب تحميل ميکند.با اين توضيحات، ميتوان گفت ما با رسانه و نشانههاي آن سر و کار داريم؛ اما معني و پيامي که از رسانه دريافت ميکنيم، معني و پيام آن نشانهها نيست. در اين جا، معنا ميميرد و ما به يک مصرف کننده نشانهها که از مصرف آنها لذت ميبريم، تبديل ميشويم. براي ما، ديدن صحنه مجروح شدن يک گاو باز اسپانيايي به دست گاو يا کشته شدن افرادي در يک نزاع قبيلهاي در آفريقا با ديدن صحنههاي يک فيلم جنگي تفاوت چنداني ندارد»
⏺ در چنین شرایط رشد و پرورشی و در بمباران دنیای رسانه ای و مجازی سوژه ها انگار قدرت تشخیص فاجعه را از دست داده اند. آنها از جان کندن یکی کف خیابان تا غرق شدن کودکی در دریا و سیل و ریزش ساختمان پانزده طبقه بر سر هم نوعانشان فیلم میگیرند و با هیجانی وافر تلاش می کنند خود را در متن حادثه حک کنند.
انسان رسانه ای کم کم قدرت درک واقعیت فاجعه را از دست داده است و از بمباران عراق و سوریه تا فروپاشی ساختمان پلاسکو و سیل شیراز و...را به مانند فیلمی جذاب می نگرد و سعی می کند با سلفی و فیلم گرفتن خود را در متن حادثه نشان دهد..
@kharmagaas