زنانی که به طرزی استثنایی زیبای اند، محکوم به شوربختی اند

زنانی که به طرزی استثنایی زیبای اند، محکوم به شوربختی اند. حتی آن زنان که از برخی شانس ها مانند خانواده، رفاه، و استعداد برخوردارند، به نظر می رسد در معرض ویران کردن خود و همه ی آن روابط انسانی اند که در آن شرکت جسته اند. پیش گویی به آنان گفته است که از میان دو نوع مصیبت یکی را برگزینند. یکی از این دو گزینه ی مبادله ی زیرکانه ی زیبایی شان در ازای کسب موفقیت است: در این صورت، مجبور به پرداخت هزینه ی آن با خوشبختی خود می شوند، دیگر توانایی عاشق شدن پیدا نمی کنند، عشقی را که به آنان معطوف شده است، مسموم می کنند و عاقبت دست شان خالی می ماند. یا این که: امتیاز زیبایی به آنان آن قدر شهامت و اعتماد به نفس می دهد که هر گونه داد و ستدی را رد می کنند. تحسین همگان آنان را واداشته است تا کوششی برای اثبات ارزش های خود نکنند. در جوانی می توانند آزادانه انتخاب کنند، در نتیجه چیزی انتخاب نمی کنند: هیچ چیز برایشان قطعی نیست، همه چیز برایشان با یکدیگر قابل جایگزینی است. آن چه را فردا می توانند جایگزین چیز بهتری کنند، به هدر می دهند. این است که آنان گونه یی شخصیت ويرانگرند. از آنجا که زمانی بی رقیب بوده اند، در رقابت با دیگران نا موفق اند و به همین خاطر مبتلا به جنون رقابت می شوند. در حالیکه جذابیت شان را از کف داده اند، هنوز ژستی که زمانی مردان را بی تاب می کرد، باقی مانده است. او نتوانسته است وعده ی خوشبختی را نه برای خودش و نه برای کس دیگری جامه ی عمل بپوشاند. با این همه، او در میان هاله ای از سرنوشت به امواج مصیبت در می غلتد.
@kharmagaas
متن با اندکی تلخیص از:
اخلاق صغیر_ تئودور آدورنو