فرهاد قنبری:

فرهاد قنبری:
بودریار در کتاب جامعه مصرفی معتقد است «باید بین اسراف فردی و جمعی از یک سو به عنوان عملی نمادین در قالب پول خرج کردن، آداب و رسوم، جشن ها و شکلی از جامعه پذیری و از سوی دیگر، به مثابه کاریکاتور شوم و بوروکراتیک آن در جامعه ما تمایز قایل شد. در حالت اخیر، مصرف توأم با اسراف، به یک تکلیف روزانه و یک نهاد اجباری و اغلب ناخودآگاه و نوعی مشارکت همراه با بی تفاوتی در الزامات نظم اقتصادی بدل می شود»

هزینه های غیر ضروری در جامعه به اسم مد و رسم و رسومات سال به سال در حال بیشتر شدن است و کمر طبقات متوسط و پایین را خم می کند.
معلمی می گفت وقتی می شنوم عروسی فامیل و آشنایی نزدیک است به جای شادی پر از نگرانی و دلواپسی می شوم، پول خرید لباس جدید و آرایشگاه برای همسر و دخترم و میزان هزینه رفته و آمد و پول کادویی که باید بدهم نزدیک به نصف حقوق یک ماهم تمام می شود، حقوقی که باید با آن خرج زندگی و اقساطم را نیز پرداخت کنم.
این شوآف مضحک و بی معنی دامان تمام قشرها و طبقات اجتماعی را گرفته است.
هزینه ها و خرج های بیهوده ای که آرایشگران و صاحبان برخی مشاغل خدماتی را به پردرامدترن اقشار جامعه تبدیل کرده است به گونه ای که امروزه درآمد اغلب آرایشگر زنان از درامد اساتید برجسته دانشگاه بیشتر است.

این هزینه ها به وضوح در همه در همه مراسم ها و رسومات آئینی نیز گسترش پیدا کرده است. مراسم نوروز (و در سالهای اخیر یلدا) از یک دورهمی ساده و جشن خانوادگی به جشنی پر زرق و برق و هزینه بر تبدیل شده است، در این میان نیز رسانه ها با تبلیغات وسیع سعی در ارائه معنا و تعریف جدیدی از رسومات هستند، تعریفی که هر جشن و آئینی را به مصرف بیشتر پیوند می زند.
@kharmagaas