رولان بارت اندیشمند برجسته فرانسوی پس از فوت مادرش در کتاب «اتاق روشن» می‌نویسد:

رولان بارت اندیشمند برجسته فرانسوی پس از فوت مادرش در کتاب "اتاق روشن" می نویسد:

«همواره گفته می شود که من بدین دلیل زیاد رنج می برم که همه ی عمرم را با او سپری کرده بودم؛ اما تمام رنج من به خاطر کسی است که او بود: و دلیلش این است که من با او که او بود زندگی می کردم. او بر مادر خوب بودن این صفت را هم علاوه کرده بود که آدمی یگانه بود. من همانند راوی پروستی در مرگ مادربزرگش باید بگویم:«من نه تنها اصرار دارم که رنج ببرم، بلکه اصرار دارم که به اصالت رنجم احترام بگذارم»؛ زیرا این اصالت انعکاس آن چیزی است که مطلقا در او کاستی ناپذیر بود، و بنابراین برای همیشه از میان رفته است. همیشه می گویند شیون وعزاداری، با رنج تدریجی اش، اندک اندک درد را از میان می برد؛ نتوانسته ام و نمی توانم این را باور کنم؛ زیرا به نظر من، زمان، احساس غبن را از میان می برد (دیگر گریه نمی کنم)، فقط همین. از نظر باقی چیزها، همه ی چیزها همانطور بی حرکت مانده است. زیرا آنچه از دست داده ام یک چهره یا شخصیت (مادر) نبوده است، بلکه هستی و وجودی را از کف داده م؛ و نه هستی یا وجود بلکه کیفیتی (روحی) را از دست داده ام: نه چیزی صرفا جبران ناپذیر بلکه جایگزینی ناپذیر. می توانم بی مادر سر کنم؛ اما آنچه از زندگی ام مانده است مطلقا و کاملا بی کیفیت خواهد بود.»
@kharmagaas