شرین هانتر، استاد و محقق مرکز مطالعات اسلامی مسیحی دانشگاه جرج تاون، سال گذشته در مطلبی با نام «مخمصه ژئوپلتیک ایران و پیامدهای آن

شرین هانتر، استاد و محقق مرکز مطالعات اسلامی مسیحی دانشگاه جرج تاون، سال گذشته در مطلبی با نام «مخمصه ژئوپلتیک ایران و پیامدهای آن» تلاش کرده است از زاویه ای متفاوت به ماجرای سیاست خارجی ایران و کنش های امنیتی، سیاسی و اقتصادی ـ فرهنگی با کشورهای همسایه بپردازد( بخش اول)

هانتر می نویسد:
«اکنون مدتی است اغلب کشورهای خاورمیانه و شمار چشمگیری از کشورهای غربی، ایران را عامل اصلی مشکلات در منطقه خاورمیانه و بخش هایی از جنوب آسیا معرفی می کنند. ایران از دل این روایات به عنوان بزرگترین حامی تروریسم در جهان و منبع همه شرارت ها بیرون آمده است. به شکلی ویژه، ایالات متحده شکست های خود در خاورمیانه و افغانستان را گردن ایران می اندازد. اگر نقشه های آمریکا در عراق طبق برنامه پیش نرفته، به خاطر ایران بوده است، اگر جنگ در سوریه به گونه ای که قرار بوده پیش نمی رود، مقصر ایران است، اگر عربستان در حال با خاک یکسان کردن یمن است به خاطر ایران است و مسائلی دیگر از این دست. در افغانستان، ایالات متحده شکست و عقب نشینی خود را به خاطر پاکستان و عربستان ـ که طالبان را ایجاد و تقویت کرده اند ـ نمی بیند، بلکه مقصر را ایران می داند.»

هانتر ادامه می دهد: «این نوع از ادراک در مورد ایران که آن را پشت سر همه مشکلات در خاورمیانه تلقی می کند، در دل خود در بر دارنده نکته ای در مورد حدی از قدرت و نفوذ است که ایران در واقع فاقد آن است. هرگونه تحلیل روشن و شفاف از قدرت عینی ایران - اقتصادی، نظامی و همچنین قدرت به اصطلاح نرم ایران ـ نشان می دهد که ایران تأثیر چندان زیادی بر تحولات منطقه ای ندارد. بلکه هر نوع تأثیری که ایران فرصت آن را در منطقه پیدا کرده، بیش از هر چیز ناشی از اشتباهات غرب، از جمله بی توجهی به واقعیات قومی، مذهبی و سیاسی در این منطقه بوده است.»
هانتر در ادامه با بیان مثال هایی برای استدلال خود می نویسد: «در عراق، دولتی که همه می پندارند به وسیله ایران کنترل و هدایت می شود، همچنان از پذیرش توافقنامه سال 1975 که مربوط به حل و رفع موضوع مرز آبی شط العرب - اروند رود - است سر باز می زند. همچنین در نمونه ای دیگر، عراق حتی از توافق برای حل مشکل توفان های گرد و خاک و شن که ایران را در می نوردد، سر باز می زند. در ترکیه ایران را «شیطان فارسی» لقب داده اند. افغانستان از توجه به حقوق آبی ایران طفره می رود که منجر به آن شده که دریاچه هامون تبدیل به یک بیابان شود. ایران صدها هزار افغان را در کشور خود با هزینه های فراوان آموزش داده و اکنون اغلب آنها قانونی و غیر قانونی در ایران مشغول کار هستند. با این حال، رسانه های افغانستان ایران را مورد هجمه قرار می دهند و دولت این کشور از همکاری با ایران در هرگونه موضوع مرزی طفره می رود؛ از جمله در مورد حضور گروه هایی در مرزهای ایران و افغانستان که مخاصمان دولت ایران هستند.»
شرین هانتر با نقل این مثال ها این پرسش را مطرح می کند: «در نتیجه اگر ایران تا این حد قدرتمند است، چطور است که دیگران می توانند بدون پرداخت هیچ هزینه ای، این کشور را سرزنش کرده، از او یک شیطان بسازند و منافعش را قربانی کنند؟»
@kharmagaas