فرهاد قنبری:. در سایر حیوانات و موجودات زنده ماهیت بر وجود تقدم دارد

فرهاد قنبری:
از عمده ترین تفاوت انسان با سایر حیوانات بر تقدم وجود بر ماهیت انسان می توان اشاره کرد. در سایر حیوانات و موجودات زنده ماهیت بر وجود تقدم دارد. به عنوان مثال یک اسب چه قبل از تولد و هنگامی که در شکم مادر است، چه در لحظه تولد و چه در لحظه مرگ همان اسب است و هیچ تغییری در ماهیت او ایجاد نمی شود، این بدان معناست که اسب از لحظه تولد تا مرگ به صورت غریزی زندگی کرده و می میرد.
این مسئله در مورد انسان کاملا متفاوت است. انسان در بدو تولد یا هنگام پرتاپ شدن به جهان به صورت یک تکه گوشت مانند سایر حیوانات است اما از همان لحظه به بعد در مسیری که قرار می گیرد و زیست می کند و تا آخر عمر ماهیت خود را می سازد یا کسب می کند. به عنوان مثال آن تکه گوشت خارج شده از شکم مادر بسته به خانواده، جامعه و توانایی خود ممکن است پنجاه سال بعد به هیتلر یا گاندی تبدیل شود و این شکل کسب ماهیت یا سوژه گی مخصوص انسان است و هیچ موجودی به غیر از انسان سوژه گی ندارد.

در این صورت است که، تبدیل انسان های "به این جهان پرتاپ شده" به شهروندانی مسئول، متعهد، راستگو، اخلاق مدار، باوجدان یا کاملا برعکس به مجموعه عواملی بستگی دارد که آن فرد در آن رشد یافته و به اصطلاح اجتماعی می شود.
در دنیای سنتی بستر اصلی رشد و شکوفایی یا به ققهرا رفتن انسان خانواده بود. در آن جامعه اگر کسی در خانواده ای آریستوکرات متولد شده و رشد می یافت به احتمال زیاد به انسان خاصی بدل می شد که درک عمیقی از مسائل و هنر داشت و اگر در خانواده رعیتی بزرگ می شد او نیز همچون والدین رعیت باقی می ماند.

در دنیای مدرن نقش گفتمان حاکم بر جامعه به واسطه احاطه ای که بر نهادهای تربیتی مانند مدرسه، پادگان، رسانه، خیابان، دانشگاه و امثالهم دارد بسیار بیشتر از خانواده هاست.
در واقع مردم یک جامعه نمودی از گفتمان هژمونیک حاکم بر آن جامعه هستند. هر میزان گفتمان حاکم بر یک جامعه به مسائل تربیتی تاکید بیشتری داشته و سعی در تربیت شهروندانی با فهم بالا در زمینه های مختلف هنری، سیاسی و اجتماعی داشته باشد، محصول کار خود را خواهد دید و هر چقدر گفتمان حاکم سطحی، مبتذل، دروغگو و فاسد باشد، شهروندانی فاسد دروغگو و مبتذل تولید خواهد کرد.

در واقع می توان گفت که، گفتمان عمیق سوژه های عمیق و گفتمان مبتذل سوژه های مبتذل تولید می کند. در این نگاه "ابتذال" یک انتخاب انتخاب شخصی نیست، بلکه زیست جهانی است که توسط گفتمان حاکم ساخته شده و همه را در خود می بلعد و فقط اندک سوژه هایی که توانایی فاصله گرفتن( خلوت کردن) و کمی متفاوت نگریستن به گفتمان را می یابند از عمق ته نشین شدگی این ابتذال آگاهی می یابند.
@kharmagaas