مطالعۀ موردی یک بیمار زبان پریش به منظور بررسی نقش الگوی👆 فرهنگی در پایایی توانش زبانی

مطالعۀ موردی یک بیمار زبان پریش به منظور بررسی نقش الگوی👆 فرهنگی در پایایی توانش زبانی
برپایۀ ایدۀ یاکوبسن
@linguisticsacademy
چکیده
در این پژوهش، با مطالعۀ موردی یک بیمار زبان پریش- که گویش مازندرانی را به صورت غیرمستقیم و گویش فارسی معیار را به صورت مستقیم فراگرفته است- این موضوع را بررسی کرده ایم که با توجه به اینکه
در دوران بزرگسالی، میزان تسلط زبانی این فرد بر هردو گویش، یکسان است، در کدام گویش، پایایی توانش زبانی او بیشتر است و چه عامل یا عواملی در این مسئله نقش دارد. مبنای بحث ما این ایدۀ یاکوبسن است که زبان پریشی از هرنوعی که باشد، اختلالی شدید یا خفیف در یکی از قوه های انتخاب یا ترکیب به شمار میرود و عامل فرهنگی، در گرایش کامل زبان پریش به سمت یکی از این دو گونه اختلال، مؤثر است. پس از بررسی گفته های بیمار موردمطالعه در این تحقیق دریافتیم که باوجود آموزش مستقیم گویش فارسی معیار به بیمار در دوران کودکی و نیز استفاده از همین زبان در جلسه های گفتاردرمانی، گفتار فارسی بیمار، دچار اختلال بیشتری است و به سمت قطب استعاری میل دارد؛ اما گفتار مازندرانی او به گفتار طبیعی، نزدیکتر است و اختلال کمتری در آن دیده می شود. ازنظر یاکوبسن، غلبۀ عامل فرهنگی و خلق وخوی حاکم بر محیط یادگیری، چنین ننتیجه ای را درپی دارد.
واژه های کلیدی: توانش زبانی، استعاره، مجاز، زبان پریشی، یاکوبسن.