🔹تاسیان …واژه‌نامهٔ آزاد.. [گیلکی] حالتی که به خاطر نبودن کسی به انسان دست می‌دهد

🔹تاسیان


واژه‌نامهٔ آزاد

[گیلکی] حالتی که به خاطر نبودن کسی به انسان دست می دهد. دل و دماغ هیچ کاری را نداشتن. دلتنگی غریب. غم فزاینده ـ همچنین نام کتابی از امیر هوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانی (سایه)

پی‌نوشت:

نمی‌دانم واژه‌‌نامهٔ آزادِ موجود در واژه‌یاب چقدر قابل‌اعتماد است اما امیدوارم اگر این یکی را اشتباه کرده باشد، گیلک‌ها آگاهم کنند.
چه‌ بارِ غمی را بر دوش می‌کشد به‌تنهایی، این پنجشنبه‌جمعهٔ آخرِ سالی.

شما هم در گویش خودتان واژهٔ جداگانه‌ای دارید‌ برای بیان این حجم از غم؟ خوش‌حال می‌شوم بدانم.

خلاصه که:
حالتی رفت که زمین و زمان و فلک و مَلَک به فریاد آمد!

#تاسیان
#واژه
#گیلکی