در این کانال مطالبی در رابطه با فلسفه زبان نگرش ها بە مسائل زبانی زبان آموزی، تک زبانگی و چند زبانگی نشانە شناسی تحلیل گفتمان صرف و نحو و آواشناسی زباشناسی نظری و کاربردی رویکردهای زایشی، شناختی، نقشگرا .. د.میرمکری https://t.me/linguisticsacademy
نقش جدید خود را به قالب سیاست گذاری نشان داده است
@linguisticsacademy
این نقش جدید خود را به قالب سیاست گذاری نشان داده است. لذا هرگاە سخنی از مسئله ای می رود، انبوهی از کارشناسان فریاد سیاست گذاری سر می دهند و برای حل هر مسئله ای انواعی از سیاست گذاریها را پیشنهاد می کنند که البته همواره با اقتصاد پژوهشی خاصی گره خورده نیز هست.
این نوع نگاه وقتی به مسئلۀ جنسیت می رسد در فهم درون ماندگار جنسیت و فهم تکثر آن در می ماند. گاه درژست های سیاست گذارانه ممکن است کارهای به اصطلاح کیفی نیز انجام دهد که البته غالباً نتایجش همان نتایج پژوهشهای کمی است یعنی: باید آگاهی بخشی شود، آموزش داده شود و فرهنگ سازی شود. حال اینکه آگاهی دست کیست که بخواهد حاتم بخشی کند یا ملات فرهنگی کجا جمع شده که فیگور جامعه شناس-روانشناس ایرانی بخواهد آن را بسازد خود پرسش هستی شناسانۀ بسیار مهمی است. آگاهی زدایی از فرودست همان لحظه ای است که اندیشه های به ظاهر انتقادی نیز در بازتولیدش نقشی اساسی دارند. تعریف نوع جدیدی از منطق جامعه شناسی مردم مدار به قالب نوعی سخنرانی برای مردم درآمده است بی آنکه توجه شود اگر مردم مداری جامعه شناسانه معنایی داشته باشد، این معنا یعنی گوش دادن به سخن در حاشیه نه سخنرانی کردن برای حاشیه آن هم در طیف گسترده ای از مسائل. جامعه شناس-روانشناس ایرانی این روزها بدل به تریبونی پر سروصدا شده است که برای همه راجع به همه چیز بنای سخنرانی دارد و نوعی از نقالی بر فضا غلبه کرده است. فیگوری که در نهایت در مواجهه با پدیدهه ای اجتماعی و مسئلۀ فرودستان و برآمدن یکبارۀ آن به سطح مسائل غالباً شگفت زده می شود. این فیگور رایج جریان اصلی جامعه شناسی آکادمیک در ایران است. صورت بندی دیگر خود را در انواعی از رویکردهای ظاهراً انتقادی نشان می دهد.
دکتر اباذری به عنوان فیگوری که خود را انتقادی معرفی کرده است در مناظره ای با دکتر توفیق به تمسخر رویکردهای پسااستعماری پرداخت و گفت که این رویکردها همواره دست به مقوله بندی های خرد می زنند و هرگاه شما از یک مقوله سخن می گویید آنها مقولۀ طرد شدۀ جدیدی را پیش می کشند برای مثال از «دختران ترشیدۀ هندو» سخن می گویند و بعد از آن وقتی چالش کنید و آنها را نیز به صحنه بیاورید مقولۀ «دختران ترشیدۀ گیس بریدۀ هندو» را پیش می کشند و... . اباذری در این فراز از سخنانش می خواست نشان دهد فهم پسا استعماری با خرد کردن بیش از حد مقولات اجازۀ فهم امر کلان را نمی دهد اما با تمثیل هایش لحظات جنسیت زدۀ مهمی را نشان داد. اباذری نمی تواسنت از دختران طرد شدۀ قومیت های ایرانی مثال بزند چراکه ممکن بود آتش خشم شان یقه اش را بگیرد، لذا به سوی «دختران ترشیدۀ هندو» حرکت کرد و لحظه ای از فهم مسئلۀ جنسیت را در تمثیل و فضای گفتاریش روشن ساخت که لحظۀ «مرد فارس شیعه» به تعبیر دکتر ابراهیم توفیق بود. به عبارت دیگر مرکزیتی در فهم جنسیت در این اندیشه ها حاکم است که هرشکلی از آگاهی و فهم درون ماندگار جنسیتِ فرودست را ناممکن می کند و چه بسا تلاش برای فهم درون ماندگار آن را نیز به تمسخر بگیرد.
نگاه بنیاد گرا با نگاه سیاست گذرانه و نگاهِ چپ فرانکفورتیِ ایرانی اگرچه در ظاهر تئوریک تفاوتی از عرش تا فرش دارند، اما در عملِ گفتمانی اتفاقاً استراتژی واحدی دارد: آگاهی زدایی از فرودست، و در این مقولۀ خاص زن فرودست. زن فرودست در این نگاه ها همواره ابژۀ سیاست گذاری و ابژۀ آگاهی بخشی است و زیست جهان و روایت هایش از مواجهه با مدرنیتۀ ایرانی همواره در منطقی آسیب شناسانه مفهوم پردازی می شود و بدیهی است منطق آسیب شناسانه همواره نیازمند نوعی پزشک-جامعه شناس، پزشک-روانشناس، پزشک-مددکار، پزشک- فعال مدنی و... است و البته در این فضا باید فیلد جدیدی به نام «جامعه شناسی بالینی» نیز باز شود. چراکه همواره یک بیمار آن سو است و یک درمان گر این سو. سخن او همواره نوعی داده است که باید تحلیل شود نه نوعی روایت که باید شنیده شود. او همواره در آگاهی کاذب به سر می برد و قهرمان مصلح در فیگور روان شناس، جامعه شناس، فعال مدنی و... باید به میدان زیستی او وارد شود و او را تغییر دهد چراکه هستی او پیشاپیش فاقد آگاهی بازنمایی می شود ولو اینکه فعال ان جی او با نگاهی سرشار از اندوه او را بپاید، در نهایت او همچون بیماری جنون زده بازنمایی می شود که درکی از شرایط زیستی خود ندارد و روح و روان و اخلاقیاتش همواره باید ارتوپدی شود.
ارتوپدهای اخلاق در ایران معاصر هنوز در اسطورۀ آگاهی بخشی و فرهنگسازی غوطه میخورند بی آنکه یک لحظه به این مسئله توجه کنند که جامعه از شدت آموزش و فرهنگسازی در حال انفجار است. به راستی این اسطوره دقیقاً چه چیز را بازتولید میکند؟ پرسشی که جامعه شناس-روانشناس-خیر- فعال ان جی اویی ایرانی بارها باید از خود بپرسد.
مجله رسانه فرهنگ شمارۀ 36
Page 2