ود، اما این لفظ نیز فورا معنای بی‌طرفانه‌ای را که برایش مدنظر بود از دست داد

ود، اما این لفظ نیز فوراً معنای بی‌طرفانه‌ای را که برایش مدنظر بود از دست داد. در اواسط قرن بیستم، «بازسازی شهری» لفظی هنری برای چیزی بود که، در عمل، میلیون‌ها آمریکایی را مجبور به جابه‌جاشدگی کرد. این افراد اکثراً از محله‌های کم‌درآمد اما باثباتی بودند که زاغه یا قدیمی محسوب می‌شدند و با خاک یکسان شدند. امروزه این اتفاق به‌طور گسترده به اطلاع عموم رسیده است، به‌طوری‌که «بازسازی شهری» تصویر بولدوزری را در ذهن تداعی می‌کند که خانه‌های افراد بیگناه را تخریب می‌نماید. نکتۀ قابل‌توجه اینکه ظاهراً لفظ جایگزینی برای «بازسازی شهری» وجود ندارد؛ یکی از علل این امر این است که سیاست‌های دانه‌درشت‌های امور شهری همچون رابرت موزس، برنامه‌ریز شهری نیویورک، چنان محکوم شده‌اند که مسئولان عمومیْ دیگر چنین دکترین‌هایی ارائه نمی‌کنند. آخرین نکته هم این است که واژگان به‌تنهایی نمی‌توانند چنین کاری کنند: خودِ «بازسازی شهری» به‌واژه‌ای برای «پاک‌سازی زاغه‌ها» بود، اما توقف این فعالیت چند دهه بعد رخ داد. دگرگونی حقیقی نیازمند تغییر اندیشه بود.

پس «تردمیلِ به‌واژه»، صرفاً، نه نوعی واژه‌‌بازی دیوان‌سالارانه است و نه نوعی از سیاست‌بازی‌های هویتی، بلکه نشانگان این واقعیت است که، علی‌رغم میل ما، تغییر زبان بسیار آسان‌تر از تغییر اندیشه است. به‌علاوه، تردمیل به‌واژه نه پدیده‌ای جدید است و نه سریع‌تر از گذشته فعالیت می‌کند. وقتی از کسی می‌پرسید بخش مردان کجاست، درواقع از جایگزینی برای «سرویس بهداشتی» استفاده کرده‌اید که می‌تواند تصویر اتاقی نه‌چندان بهداشتی را در پشت یک رستوران فست‌فود در ذهن تداعی کند. اما همین «سرویس بهداشتی» نیز تلاشی بود تا تداعی‌های بدبو را از نام «دست‌شویی» دور کند، چنان‌که دست‌شویی هم جایگزین «مستراح» شده بود تا توجه را، به‌جای اتفاقات دیگرِ آنجا، معطوف به پاک‌کردن و تمیزکردن کند، اما درنهایت ناکام مانده بود. به‌لحاظ تاریخی، «دست‌شویی» (lavatory) اولین بار در سال ۱۸۶۴ مورد استفاده قرار گرفت، «سرویس بهداشتی» (restroom) چند دهه بعد و در بحبوحۀ آغاز قرن بیستم جای آن را گرفت و سپس «بخش مردان» (men’s room) در دهۀ ۱۹۲۰ مد شد.

این یعنی، در جامعه‌ای که به‌لحاظ زبان‌شناختی بالغ است، باید انتظار داشته باشیم الفاظی را که برای ترویج انواع جدید تفکر ابداع می‌کنیم نیازمند جایگزینیِ دوره‌ای باشند، مانند لاستیک‌های ماشین. در زمان ما، «دانش‌آموزانِ دارای نیازهای ویژه» ظاهراً آمادۀ جایگزینیِ جدید است. لفظ «نوآوری» نیز به‌قدر کافی در میان شرکت‌ها و حوزۀ سیاست شایع بوده است که تداعی‌های دمِ‌دستی به خود بگیرد. برای اهداف آن‌ها، «ابداع» بهتر است، هرچند می‌توانیم انتظار داشته باشیم تا سال ۲۰۳۵ این واژه هم از زبان مدیران و شهرداران آن زمان به همین اندازه توهین‌آمیز باشد.

واقعیت ثابت است. چیزی که حداقل برای مدتی روی آن کنترل داریم زبان است.
منبع: ترجمان