در این کانال مطالبی در رابطه با فلسفه زبان نگرش ها بە مسائل زبانی زبان آموزی، تک زبانگی و چند زبانگی نشانە شناسی تحلیل گفتمان صرف و نحو و آواشناسی زباشناسی نظری و کاربردی رویکردهای زایشی، شناختی، نقشگرا .. د.میرمکری https://t.me/linguisticsacademy
خلاصۀ کوتاهی از پیشینۀ نشانه¬شناسی/ نشانه¬شناخت.. در دیدگاه لاک دانایی به سه دسته زیر تقسیم میشود:
خلاصۀ کوتاهی از پیشینۀ نشانه¬شناسی/ نشانه¬شناخت
برای نخستین بار جان لاک اصطلاح «نشانهشناخت» را در سال ۱۶۹۰ در نوشتار خود با نام «رسالهای دربابِ قوّهٔ فاهمه» به کار برد. در دیدگاه لاک دانایی به سه دسته زیر تقسیم میشود:
فیزیک: «دانش شئها، آنگونه که هستند، با ساختار و ویژگیها و کارکرد آنها…»
ورزیدن: «توانایی بکارگیری درست نیروها و کارآمدیهای خود…»
نشانهشناخت: «انگارهٔ نشانه ها؛ که بیشتر واژهها هستند، و نام درخور آن منطق است: روندی که در آن طبیعت نشانهها یی که مغز آدمی در جریان فهم چیزها یا رسانیدن آگاهی به دیگران به کار میبرد، سنجیده میشود.»
چارلز سندرز پرس پدر فلسفهٔ عملی و منطقدان برجسته آمریکایی، که از اندیشههای جان لاک بسیار اثر پذیرفته است، نشانهشناسی را شاخهای از منطق میداند که در آن دانش نشانهها بررسی میشود. از دید او نشانهشناسی روندی است که در آن ارتباطی بهوسیلهٔ نشانهها بر قرار میشود. او نشانه را هر چیزی میداند که برای کسی (گزارشگر) به گونهای (در زمینهای) چیز دیگری (موضوع) را به یاد آورد. به بیان ساده پرس پیوند میان ذهن آدمی و جهان خارج، یا فرایند دانستن را از سه راه میداند، یکم شمایلی، دوم نمایهای، و سوم نمادین.
فردیناند سوسور همزمان با پرس در آمریکا، روش نشانهشناسی خود را در کشور سوئیس مطرح میکند. او اندیشهای را پایه نهاد که در آن نشانه از دوگانهٔ نشانگر و نشانداده ساخته میشود. (دوگانهای که در آینده مورد نقد پساساختارگرایان و ساختارشکنانی چون دریدا قرار گرفت)
@linguisticsacademy
چارلز و. موریس بازشناختی از «شالودههای انگارهٔ نشانهها» (۱۹۳۸) بدست آورد. او نشانهشناسی را به سه جنبهٔ نحوی، معنایی و عملی بخش میکند.
اومبرتو اکو (۱۹۳۲) متفکر ایتالیایی که با کتاب «انگارهٔ نشانهشناسی» خوانندگان بسیاری را با این دانش آشنا ساخت. او به روش پرس گرایش داشت. یکی از رمانهایش به نام نام گل سرخ کنایه گونهای پرمعنی در بارهٔ نشانهشناسی است.
آلگرداس گریماس روشی ساختارمند از نشانهشناسی را گسترش داد به نام نشانهشناسی زایا (مولد). او کوشید تا تمرکز را از نشانه به معنا بگرداند.
جی فارستر بر روی روشی کار میکرد که، برای بررسی سامانههای پیچیدهای که در ریشه یابی ناهنجاریهای ذهنی فرد که او را در برقراری ارتباط در گروه با سختی روبرو میکرد، کاربرد داشت. برای نمونه او در نوشتهٔ خود به نام «رفتار ضد-شهودی نظامهای اجتماعی» اشتباههایی که در برقراری ارتباط در دستههای انسانی پدید میآیند را گزارش میدهد.
@linguisticsacademy
توماس. آ سیبوک (۱۹۲۰)نشانهشناس پرکار و برجستهٔ آمریکایی است. او قلمرو نشانهشناسی را به نشانهها و سامانههای نابشری نیز گستراند. برخی مطلبها را پایه نهاد که امروزه به نام «فلسفه ذهن» شناخته میشوند و اصطلاح نشانهشناسی جانوری را آفرید. نشانهشناسی جانوری به بررسی ارتباطات و علائم ارتباطی میان جانوران میپردازد.
از دانشهایی که با نشانهشناسی در ارتباط هستند زبانشناسی، فلسفه، جامعهشناسی، روانشناسی و زیباییشناسی را میتوان نام برد. همچنین هنرهایی مانند موسیقی از آن بهره میبرند. اصطلاح موسیقایی نسبتاً رایجی که میتوان آن را معادل نشانه در مباحث زبانشناسی دانست فیگور موسیقایی است که در ارتباط با تئوری اثرگذاری در دورهٔ باروک بررسی میشود و بیانگر ارتباط موسیقی با کلام و به طور خاص ادبیات است.
پدیا