کاربرد شناسی زبان (بخش دوم). مهدی سعید بنادکی

کاربرد شناسی زبان (بخش دوم)
مهدی سعید بنادکی

سیرل Searle کنشهای گفتاری را به پنج دسته تقسیم نمود:
@linguisticsacademy
1) کنشهای گفتاری(کار گفت) اعلامی یا تقریری(Declaritive): در اینجا گوینده شرایط تازه ای برای مخاطب اعلام میکند که معمولا بیان آنها وضعیت امری را در جهان خارج تغییر میدهد. مانند: محکوم کردن، اعلام کردن، منصوب کردن . مثلا: خانم و آقایی که زن و شوهر اعلام میشوند.

2)کنشهای گفتاری ترغیبی(امری یا اشاره ای) Directive: گوینده مخاطب را به انجام کاری وا می دارد. معمولا بصورت یک پیشنهاد، دستور یا فرمان. این کارگفت میتواند حالت منفی(سلبی) و یا حالت مثبت (ایجابی) داشته باشد. مثلا: این کار را بکن !

3)کار گفت عاطفی Expressive: برای بیان احساسات و نگرش گوینده از جهان خارج بکار میرود. مثل حالتهای روانی فرد و احساساتی از قبیل شادی، درد، علاقه، غم. مثلا: مبارکه!

4) کار گفت اظهاری یا توصیفی Re-presentative: نشان دهنده باور گوینده از درستی اوضاع امور است و به وقایع اوضاع جهان اشاره دارد. مفاهیمی نظیر تاکید کردن، بیان واقعیت، تصدیق و نتیجه گیری ...

5)کارگفت تعهد آور یا تعهدی Commisive: گوینده را متعهد میکند که در آینده کاری را انجام دهد. مفاهیمی نظیر تهدید کردن، قول دادن، تعهد کردن، وعده دادن

مثلا: من برمیگردم (غیر صریح)= قول میدهم برگردم (صریح)

سیرل میان کاربرد مستقیم و غیر مستقیم کار گفتها هم تمایز قایل شد: مثلا بجای پاره گفتار امری کارگفت ترغیبی را استفاده می کند.

مثلا: ممکن است یک لیوان آب بمن بدهی؟

مسلما درک کارگفت مستقیم از طریق یک کارگفت غیر مستقیم مبتنی بر یک بافت موقعیتی است و از دانش درون زبانی قابل تعیین نیست. مثلا در کویر و در حالت تشنگی مفرط جمله زیر کاربرد غیر مستقیم نیست زیرا بافت موقعیتی مذکور چنین شرایطی را ایجاب نمیکند.

آیا ممکن است زیر سایه درختی بنشینیم و تو برایم نوشابه خنک بیاوری؟! که در اینجا منظور اینست که آیا میشود از اینجا نجات پیدا کنیم؟

رخداد گفتاری (واقعه گفتاری) Speech Event: در برقراری ارتباط با شنونده شرایط حاکم بر پاره گفتار به هر دو کمک میکند تا این ارتباط برقرار شود. این شرایط را به همراه دیگر پاره گفتارها رخداد گفتار گوییم. ماهیت رخداد گفتاری اینست که تعیین میکند یک پاره گفتار به منزله اجرای یک کنش گفتاری تفسیر شود. مثلا پاره گفتار انتقاد : به عنوان مثال یک نفر به کسی در سرما چای میدهد و آن طرف میگوید چقدر این چای سرد است !؟!

اصطلاح کنش گفتاری به معنای اخصّ صرفا به کنش منظوری اشاره دارد. یک کنش بیانی واحد میتواند کنش منظوری یا غیر بیانی متفاوتی داشته باشد. مثلا شما را بعدا میبینم به مفاهیمی مثل هشدار، قول، پیش بینی، پیشنهاد ...

بنابراین یک پاره گفتار بطور بالقوه میتواند منظوری یا غیر بیانی متفاوتی داشته باشد از جمله هشدار، قول، پیشنهاد، پیش بینی و ...

فرضیه کنشی (اجرایی) Performative Hypothesis: هر پاره گفتار بصورت یک جمله فرضی است که فعل اجرایی یا کنشی ان توان منظوری را تصریح میکند. (تمام جملات در زیر ساخت خود یک فعل کنشی، فاعل اول شخص مفرد و مفعول دوم شخص دارند.)

I (here by) VP you [(that) utterance].

این آشغالها را جمع کنید -------> من به شما دستور می دهد که این آشغالها را جمع کنید.

* اگر فعل کنشی را در جمله بیاوریم آن جمله صریح است اما اگر فعل کنشی را در جمله نیاوریم آن جمله غیر صریح است.

ادب Politeness: ادب نظامی از روابط بین فردی با هدف تسهیل تعامل است که از طریق به حداقل رساندن برخورد و رویارویی -که ماهیت تبادلات انسانی است- صورت میپذیرد. به عبارتی ادب را میتوان نداشتن صراحت لهجه دانست.

راهبردهای ادب: ابزارهایی برای حفظ (لااقل) ظاهر توافق و انسجام است. منظور از انسجام تثبیت و تداوم روابط اجتماعی است.

وجهه یا چهره (face): خودانگاره عام یک شخص است و به آن جنبه عاطفی و اجتماعی فرد دلالت دارد که هر شخصی از آن برخوردار است و انتظار دارد دیگران آنرا برسمیت بشناسند. بنابراین ادب را میتوان به عبارتی آگاهی از چهره (وجهه) فرد دیگر دانست.

آگاهی از وجهه دیگری هنگامیکه فاصله اجتماعی بین این دو فرد زیا باشد در قالب احترام و حرمت و وقتتی فاصله اجتماعی کم باشد در قالب دوستی و رفاقت مطرح میشود. مثلا:

معذرت میخوام آقای دکتر! میتونم یک دقیقه وقتتون را بگیرم --> هی دُکی! یه دقیقه وقت داری؟

کنش تهدیدی (تهدید حیثیت) Face Threating Act: هنگامی است که گوینده مطلبی بگوید که انتظارات آن فرد را از خودش تهدید کند. بعبارتی وجهه شخص دیگری را تهدید کند.

کنش حافظه چهره یا وجهه Face Saving Act:(حافظ حیثیت) گوینده مطلبی را بیان میکند که وجهه دیگری را حفظ کند.