در این کانال مطالبی در رابطه با فلسفه زبان نگرش ها بە مسائل زبانی زبان آموزی، تک زبانگی و چند زبانگی نشانە شناسی تحلیل گفتمان صرف و نحو و آواشناسی زباشناسی نظری و کاربردی رویکردهای زایشی، شناختی، نقشگرا .. د.میرمکری https://t.me/linguisticsacademy
برنامهریزی زبان گاه بر منزلت زبان یا گونههای آن درمقایسهبا زبانهای دیگر متمرکز میشود
برنامهریزی زبان گاه بر منزلت زبان یا گونههای آن درمقایسهبا زبانهای دیگر متمرکز میشود. گاه نیز بهمنظور ارتقای منزلت آن ، بر ویژگیهای درونی زبان انگشت میگذارد و گاه به هردو میپردازد. زیرا ایندو به دشواری ازهم تفکیکپذیرند. «...تأکید بر اولی به برنامهریزی منزلت زبان یا برنامهریزی منزلتی میانجامد و توجه به دومی، برنامهریزی پیکرة زبان یا برنامهریزی پیکری را به دنبال دارد» (واردهاف، 2002: 353). پس برنامهریزی منزلتی درواقع وظایف یا کارکردهای زبانی گونهای از یک زبان را تغییر میدهد و بر حقوق گویندگان آن تأثیر میگذارد؛ مثلاً انتخابشدن یک زبان بهمنزلة زبان رسمی و اینکه به گویندگان اجازه داده میشود این زبان را به کودکان خود آموزش دهند، بر منزلت زبان میافزاید، وظیفة آن را تغییر میدهد و برای گویندگان آن حقوق ایجاد میکند. شاید بتوان گفت برنامهریزی منزلتی بیشتر با بحث انتخاب و توسعة زبان ملی و رابطة این زبان با زبانهای قومی و زبانهای جهانی سروکار دارد. این نگرش با ابعاد سیاسی نیز پیوند دارد. درمقابل، هدف برنامهریزی پیکری، توسعهدادن و به معیارکردن (استانداردکردن) زبان یا گونهای از آن بهمنظور فراهمآوردن ابزار لازم برای انجام همة کارکردهای ممکن زبان در جامعه است (ر.ک کلاین، 1997، به نقل از واردهاف). کشورهایی چون فنلاند، پاکستان، هندوستان، اندونزی و اسرائیل شیوة برنامهریزی پیکری، و کشورهایی مثل تانزانیا، کانادا و نروژ شیوة برنامهریزی منزلتی را بهکار بستهاند (واردهاف، 2002: 3).